نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459

 


حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

همان طور که خدا می گوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد «مشرکان با نهایت تأكید به خدا سوگند خوردند كه اگر پیامبرى انذاركننده به سراغشان آید، هدایت یافته‏ترین امّتها خواهند بود امّا چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد آیا آنها چیزى جز سنّت پیشینیان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمى‏یابى»(سوره فاطر 42-43)

البته هیچ تغییری در سنت و قانون الهی پیدا نخواهد شد. هر کس در مقابل این سنت بایستد و عصیان کند مشمول همین قانون خواهد شد. شهر پمپی که نمایشی از انحطاط و سقوط اخلاقی امپراطوری روم بود به سر انجامی همانند قوم لوط دچار گردید.

 این شهر نیز به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است . کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب وخاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین  بلایی محو شد ، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان می دهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی فاحشه خانه ها هم چنین شهرتی نداشته اند. مردان به شکل کاملا عریان بر در فاحشه خانه ها می ایستادند. بر اساس سنتی که ریشه اش اعتقادات میتراپرستی بوده است اندام انسان ومقاربتهای جنسی نبایستی پوشیده باشند بلکه باید کاملا آشکارا به نمایش درآیند.

شهر پمپی در روز ۱۹ اوت سال ۷۹ میلادی در پی فعالیت آتشفشانی کوه وزوو که ۲۸ ساعت ادامه داشت به زیر ۶ متر کوهی از مواد مذاب و خاکستر آتشفشانی رفت. از ۲۰هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام مذاب و به تلی از مجسمه های سنگی تبدیل شدند.

مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهر را از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوجهای بسیاری پیدا شدند که در حین انجام عمل مقاربت تبدیل به سنگ شده بودند. از همه جالبتر آن است که این زوجها هر دو از یک جنس و یا زوجهایی از دختران و پسران کم سن وسال بوده اند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است صورت آنها حالت گیج و منگ دارد.

مجهول ترین جنبه این حادثه در اینجاست که چگونه هزاران انسان بی آنکه چیزی بشنوند و یا ببینند منتظر می مانند تا مرگ آنها را دریابد. این بعد حادثه نشان می دهد که نابودی و محو شهر پمپی دقیقا مشابه همان حوادث ویرانگری است که در قرآن به آنها اشاره شده، زیرا قرآن زمانی که این حوادث را  بازگو می کند به «نابودی ناگهانی» اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره (یس) چنین توصیفی است : همه سکنه شهر به یک لحظه هلاک شدند. این وضعیت در آیه 29این سوره چنین می آید : « (بلكه) فقط یك صیحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند!» ؛ آیه 31 سوره قمر وقتی تخریب و نابودی قوم ثمود را بازگو می کند مجدادا به نابودی آنی اشاره می کند «ما فقط یك صیحه [صاعقه عظیم‏] بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگى بصورت گیاه خشكى درآمدند»

مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، همان گونه که در آیات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود،همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ۱۹۹۱نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد ولی هنوز هم دو پنجم این شهر سوخته در زیر زمین است. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است اما متاسفانه جایی از دیده عبرت در این نگاه ها یافت نمی شود.نواحی ناپل که فساد و هرزگی در آن شیوع دارد از مراکز ونواحی بی بند وباری شهر پمپی دست کمی ندارد. جزیره کاپری پایگاهی برای همجنس بازی و برهنگی گرایی است و در صنعت توریسم به بهشت همجنس بازی شهرت دارد. نه تنها در کاپری و ایتالیا بلکه تقریبا در تمامی دنیا چنین انحطاط اخلاقی وجود دارد و مردم هم هیچ توجه و اصراری به پند گیری از تجربیات تلخ مردم گذشته ندارند. در سوره سجده درباره همین مردم می فرماید : «و اگر اینان روی بگردانند به آنها بگو شما را از صاعقه عاد و ثمود بیم می دهم. »

منبع : کتاب اقوام هلاک شده نوشته هارون یحیی و ترجمه مژگان دستوری(انتشارات کیهان) با اضافات

مردم سنگ شده شهر پمپی در موزه طبیعی شهر پمپی

(برای مشاهده ی تصاویر از ف...ر شکن استفاده کنید)

مردم سنگ شده شهر پمپی در موزه طبیعی شهر پمپی

مردم سنگ شده شهر پمپی در موزه طبیعی شهر پمپی

تصویر را در اندازه واقعی ببینید

تصویر را در اندازه واقعی ببینید

تصویر را در اندازه واقعی ببینید

اجساد سنگ شده که از دل خاک در شهر پمپی بیرون آورده شده(تصاویر کتاب)

تصویری از زندگی لوکس و تجملی و وسائل مردم شهر پمپی قبل از وقوع حادثه



:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459

فراماسونری چیست؟

می توان گفت این سؤالی است که افراد بسیاری قادر به پاسخ دادن نیستند و یا اطلاعات دقیقی در این رابطه ندارند. این در حالی است که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت این تشکیلات، برای ما مسلمانان امری لازم و ضروری است.

کلمه ی ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. ماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولت های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل می کند. کسی که عضو فراماسونری است، ماسون یا فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نام دارد. یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist = دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند. فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود، کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و موفق به کشف و افشای اسرار آنها شوند. همه ی این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله یک توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی «شیطانی» است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.» (1)

کتاب «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» نوشته ی دکتر جان – کولمن، در این زمینه چنین می گوید: « دلیل موجودیت نظامهای پنهانی مانند سلحشوران اورشیلم، سنت جان و مردان میزگرد و گروه میلنر و سایر اجتماعات مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از زنجیره ی گسترده ی فرماندهی سلطه گری جهانی را تشکیل می دهند که از باشگاه رم ، سازمان ناتو، مؤسسه ی سلطنتی امور بین المللی تا سرسلسله ی توطئه گران، یعنی کمیته ی 300، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان و اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. »
(2)

عقاید فراماسونری

گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه ی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما با این حال در لا به لای عقایدشان، می توان مشترکات فراوانی نیز یافت. نکته ی مهمی که وجود دارد این است که فلسفه ی وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اکثر گروه های ماسونی، شیطان را تقدیس می کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان) و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده می شوند؛ با این اوصاف ما می توانیم بفهمیم که ماسون ها شیطان پرست نیز هستند. اما هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است که ماسون ها و شیطان پرستان به موجودی به نام ابلیس یا شیطان اعتقاد ندارند، بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آن ها با دین و اصرار افراطی آن ها بر بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده است.) نکته ی دیگر این که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست، الهه های ملل باستان را نیز ارج می نهند. از جمله: Isis و Osirisو... که این مطلب کاملاً اثبات شده است. اما ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و هم شیطان و هم الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟!

با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:

* ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)
* بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)
* اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کره ی زمین هستند نه خداوند یکتا.
* بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... و احترام به عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism).
* اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز و شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان می دهد.
* اعتقاد فراوان به اومانیسم.
* اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به روح و مسایل فرامادی.
* اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ی جالب این که اکثر یهودیان نیز چنین اعتقادی دارند. آیه ی 102 سوره ی بقره نیز اشاره به همین مطلب دارد.

« خداوند نيز در آيه ي 102 سوره ي بقره درباره ي بني اسراييل مي فرمايد:

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پيروي كردند از سخناني كه شياطين در قلمرو سليمان مي خواندند وهرگز سليمان به خدا كافر نگشت وليكن شياطين كافر شدند و سحر به مردم مي آموختند ......»


عکس یادگاری ماسون ها در کنار ماکت سومین معبد کذایی سلیمان. ماسون ها آرزوی ساختن چنین معبدی را در سر می پرورانند و برای تحقق آن , گام های بلندی برداشته اند.


4 – پرکردن معبد سلیمان از بت ها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلی ترین پرستشگاه ماسونی.
5 – برقراری حکومت جهانی شیطانی به پایتختی معبد سلیمان در اورشلیم (بیت المقدس).
6 – به حکومت رساندن قدرتمندترین فراماسون با عنوان نمادیین ضد مسیح (Antichrist= دجال) در ابتدای قرن 21.


:: بازدید از این مطلب : 204
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459
    شاخ های بلند شیطان بر مسجد الحرام...

 

 

ابراج البیت نام هتلی مجلل در مکه، عربستان سعودی است. سازندگان ساختمان شرکت مجموعة بن لادن السعودیة (متعلق به خانواده اسامه بن لادن) است. معمار آن شرکت دار الهنداسه است.

این هتل با ۵۹۵ متر ارتفاع، بلندترین برج عربستان، و از نظر حجم (با ۱۵۰۰۰۰۰ مترمربع مساحت) بزرگترین ساختمان جهان خواهد بود.

رقم دقیق هزینه شده برای ساختمان بنا مشخص نیست، اما گمان می‌رود بیش از ۳ میلیارد دلار آمریکا باشد.

هتل در مجاور مسجد الحرام قرار دارد، و قابلیت جا دادن ۱۰۰۰۰۰ مهمان را دارد.

در قسمت فوقانی برج، ساعتی چهار وجهی قرار گرفته‌است که عربستان سعودی، آن را به عنوان بزرگ‌ترین ساعت جهان معرفی کرده‌است. این ساعت، ساعت بیگ بن در لندن که روزگاری به عنوان بزرگترین ساعت چهار وجهی دنیا بوده و همچنین یدک کشنده فعلی این رکورد که برج ساعت آلن برادلی در میلواکی واقع در ایالت ویسکانسین در ایالات متحده آمریکا است را کوتاه تر جلوه می‌دهد؛ مساحت صفحات ساعت، بیش از پنج برابر بزرگ تر است. قطر هر کدام از چهار وجه ساعت ۱۵۱ فوت معادل ۴۶ متر می‌باشد که با دو میلیون لامپ ال ای دی همراه با نوشته عربی «الله اکبر» روشن می‌شود. ۲۱۰۰۰ لامپ سفید و سبز هم در بالای ساعت قرار گرفته‌اند که از فاصلهٔ ۱۹ مایلی معادل ۳۰ کیلومتر نمایان هستند. نماد دولت سعودی در مرکز هر یک از ساعت‌ها در زمینه صفحه نمایان شده‌است. صفحات ساعت همچنین از بهترین نمونه حال حاضر دنیا که ساعتی واقع در بازار کواهیر در استانبول که یک وجه ۳۶ متری قرار گرفته در پشت بام نور گذر مجتمع فروشگاه است هم بزرگ تر می‌باشد.

سه ماه اجرای آزمایشی برای این ساعت از ۱۱ آگوست ۲۰۱۰ برابر با اول رمضان ۱۴۳۱ هجری قمری آغاز شد. تا کنون تنها یکی از چهار وجه ساعت کامل شده‌است و با ۹۸ میلیون قطعه موزائیک شیشه‌ای پوشیده شده‌است. هر کدام از وجوه با عبارت «خدا بزرگ‌ترین است» به زبان عربی منقوش و با هزاران لامپ رنگی تجهیز خواهند شد. ساعت از فاصلهٔ بیش تر از ۱۶ مایل معادل ۲۵ کیلومتر قابل مشاهده خواهد بود.

این ساعت را مهندسان آلمانی و سوئیسی طراحی کردند و به گفته وزارت اوقاف، کل پروژه ۸۰۰ میلیون دلار هزینه خواهد داشت. ساعت برج ساعت استاندارد عربی (۳GMT+) را نشان می‌دهد.

--------------------------------------------------------------------------------------------

 

بزرگترین مأموریّت وهّابیون تا سال 2012 م. به اجرا در خواهد آمد، تا این سال، همة نشانه‌ها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف و اهل بیت(ع) در امّ القرای اسلامی نابود خواهد شد و در غیبت همة سنّت‌های اسلامی که در اثر بدعت‌های سلفی و شرک‌آلود خواندن آن سنّت‌ها از میان مسلمانان رخ بربسته، در بنای اصلی «مسجدالحرام و مسجد النّبی» نیز در تیررس تیرهای زهرآلود ماسونی و شیطانی از جمله ابراج البیت، کارکردهای خود را از دست خواهد داد تا فراماسونری جهانی یا همان دجّال آخرالزّمان  (البته حقیقت خاموش فراماسونری را آماده کنندگان ظهور دجال ضد مسیح میداند و لی در اینجا عین مقاله ی نویسند آورده شده است.) به راحتی بتواند حکومت جهانی شیطان را مستقر نماید.

تا چند سال پیش، بلندترین بنای مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملک فهد، سلطان پیشین مملکت عربی سعودی یا همان خادم الحرمینی بود که بر بلندای ابوقُبیس، صدها متر فراتر از مخدوم خود نشسته بود. مهمانان خاصّ پادشاهی سعودی در ایّام حج در این قصر ضیافت اتراق می‌کردند تا ضمن انجام اعمال، از آن بلندا ناظر صحن مسجد و طواف حاجیان باشند. امّا امروزه دیگر، این بنا در برابر برج در دست ساخت «ابراج البیت» کوچک می‌نماید. درست مقابل رکن یمانی. این بنا که معرّفی‌اش خواهم کرد، قرار است در سال 2012 م. افتتاح شود. بر این مُژده گر سر فشانم رواست. در تمام نقاط جهان و میان همة اماکن مقدّس مذهبی، هیچ بنایی تاکنون مجال و جرئت قد برافراشتن به این قدّ و قواره را نداشته است.
برج‌های تجاری مکه (ابراج البیت)، که در واقع باید «شا‌خ‌های شیطان» خوانده شود،  سرشار از نمادهای ماسونی، بنای کعبه را به محاصره گرفته، کار لرد فاستر، معمار و ماسون نامدار است.

 
در سال 2012، که از دیدگاه فرقه‌های شیطانی شروع «نظم نوین دنیوی» استساختمان "ابراج البیت" به پایان می‌رسد و کعبه چنین در سایه نمادهای شیطانی قرار خواهد گرفت. برج رفیعی که در میان دو بال قرار گرفته، در نوع خود بزرگترین ستون اوبلیکس جهان است که از عهد مصر باستان تاکنون ساخته شده است.
 

برج ایفل در فرانسه و برج ساعت لندن دو نمونة فانتزی ابلیسک هستند که توسط معماران ماسونی ساخته شده‌اند. امّا ابراج البیت بر بلندای مسجدالحرام گوی سبقت را از همگان ربوده است. این برج‌ها، در خود بزرگترین ابلیسک جهان را در امّ القرای جهان اسلام جای داده‌اند؛ البتّه، با تخریب ستون خانة شیطان در رمی جمرات و جایگزین شدن دیوار عریضی به جای آن. این برج‌ها با ابتکار معمار معروف ماسون‌ها؛ یعنی آقای لرد فاستر قد برافراشتند تا هم پاسخی به اسائة ادب مسلمانان به شیطان در وقت تخریب ستون‌های خانة‌ شیطان در رمی جمرات باشد و هم جبرانی برای آن. فاستر تا کنون بیش از 200 برج ابلیسک در جهان طراحی و ساخته است. در واقع او معروف ترین معمار سازنده سازنده ابلیسک مورد نظر فراماسونرهاست. از اینجا، برج‌های مشرف بر مسجدالحرام و خانة کعبه با دو برج بزرگ دروازه‌ای شکل ساخته شد تا به همگان اعلام نماید نه تنها مملکت سعودی، بلکه خانة مقدّس مسلمانان جهان نیز در آغوش ما و تحت سلطة ماست.

 
 

قابل ذکر است این برج بزرگ در 72 طبقه برکشیده شده است. با توجه به حرکت های نمادین فراماسونرها انتخاب عدد 72 که به عنوان عدد قدرت نزد کابالیست ها شناخته می شود قابل توجه است. از نظر آنان 72 تعداد شیاطینی هستند که (نیروهای جنی) حضرت سلیمان (ع) آنان رابرای ساختن معبد بزرگ در خدمت آورده بود. جز این افتتاح برج در 21 دسامبر 2012 نیر قابل توجه است. زیرا از نظر فراماسونرها و گردانندگان سازمان های مخفی در این روز که معروف به روز شیطان است از طریق ابراج البیت سایه این بنای شیطانی بر روی کعبه خواهد افتاد.

 

بد نیست بدانید که در ادبیّات مسیحی، شیطان در شمایل حیوانی با بال‌های خفّاش، پاهای شیر و سری چون سر قوچ به تصویر کشیده می‌شود. این نماد را در بسیاری از فیلم‌های هالیوود و از جمله امگا کد 2 می‌توانید ببینید. گوییا که معمار صاحب سبک این برج‌ها می‌خواهد به همگان القاء کند که بال‌های شیطان مسجدالحرام را در خود گرفته‌اند. در واقع، رمی و سنگباران معکوس از بلندای مسجد آغاز شده است. سنگ‌های پنهانی نیروهای اهریمنی بر سر و روی حجّاج طواف کننده و عمره گزاران. امواج منفی شیطانی که جان مسلمانان را هدف تیرهای زهراگین می‌سازد. بسیاری از محقّقان بر این باورند که، انفجار دو برج نیویورک در یازده سپتامبر، در واقع، حاصل پروژة انفجار دروازه‌ای بود که در آن زمان و مکان خاص و البتّه از نظر فراماسونرهای نشسته بر اریکة قدرت سازمان‌های مخفی، راه ورود نیروهای شیطانی را بیش از پیش در زمین و در صحن حیات اجتماعی ساکنان زمین هموار ساخت.
چنان که عرض کردم، قرار است این بنا و بال‌های شیطانی‌اش در سال 2012 م. افتتاح شود.

 
ماجرای «دروازه‌ها» نیز جالب است. در مصر باستان در میان ساحران و پس از آن در میان کابالیست‌ها و فراماسونرها، دو ستون دروازه‌ای شکل بر پهنة زمینی شطرنجی (مانند کف‌پوش شطرنجی تمامی لژهای ماسونی) به عنوان دروازة ارتباط با جهان ماورایی ابلیسی شناخته می‌شدند. اعمال کثیف مانند توهین به مقدّسات و مناسک شیطان پرستان و جادوگران، باعث بودند تا امکان ارتباط انسان‌ها (یا همان جادوگران و ساحران) با نیروهای اهریمنی شیطانی و جنّی ممکن شود. امروزه اشرار یهود و فراماسونرهای درجة بالا و کابالیست‌ها برای ارتباط با نیروهای شیطانی و اعمال قدرت بر رقیبان و مخالفان و مبارزة بی‌امان با انسان و ادیان در مناسک ویژه، از صفحات شطرنجی و دروازه‌ها و ستون‌ها بهره می‌برند.
چند سال قبل، در سفری به فرانسه، در منطقة مدرن و نوساز پاریس، بنای رفیع دروازه‌ای شکل شیشه‌ای را ملاحظه کردم. البتّه شما هم از دیدار نمونة کاملی از آن بی‌نصیب نمانده‌اید. طیّ سه چهار سال اخیر دو نمونة بزرگ از برج‌های دروازه‌ای شکل شیشه‌ای را در حاشیة ‌غربی بزرگراه مدرّس ساخته‌اند. بر تپّه‌های معروف عبّاس آباد. جالب اینجاست که در این دروازه‌ها که از اتّفاق، دولتی هم هستند، هرم معروف چشم جهان‌بین All seeing eye را هم ساخته‌اند. این واقعه را به حساب هر کس می‌خواهید بگذارید با خودتان. به هر روی نمادها و نمادسازها کار خود را می‌کنند. بگذریم!
از «شاخ‌های شیطان» قد برافراشته بر فراز مسجدالحرام می‌گفتم. بخش انتهایی و بالای دو بال این بنا که ابلیسک بلند مزیّن به ساعت بزرگی را در خود جای داده‌اند، به شکل بخش انتهایی بال‌های خفّاش ساخته شده‌اند.


همة کسانی که تا یکی دو سال پیش در ایّام برگزاری حجّ تمتّع در رمی جمرات، ستون شیطان را سنگباران کرده‌اند، شکل ستون میانی خانة شیطان را به یاد دارند. ستونی چهارگوش که در انتها، نوک هرمی مشکلش خود را می‌نمایاند. این ستون همان ابلیسک است که امروزه به عنوان یکی از معروف‌ترین نماد فراماسونرهای جهان قابل شناسایی است.
میدان بزرگ رو به روی کاخ سفید در واشینگتن، میدان ساختمان بزرگ واتیکان، پاریس، لندن، برزیل و صدها نقطة دیگر جهان، نمونه‌هایی از این ستون را به نمایش گذاشته‌اند. حضور این نماد در هر کجای جهان نشان دهندة حضور و سلطة فراماسونرها بر مقدورات و مقدّرات آن سرزمین است. در کشورهایی همچون ترکیه و مصر هم که برای مدّت‌هایی طولانی فراماسونرها زمام امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در اختیار داشته و دارند، این نماد مقدّس ماسونی خود را می‌نماید. در ایران خودمان هم نمونه‌هایی از این ستون را تا سال 1357 قد برافراشته داشتیم.

 
از نظر فرقه‌های شیطانی و طرّاحان نظم نوین جهانی، سال 2012 م. سال شروع نظم نوین دنیوی است. در این سال کعبه در سایة نمادهای شیطانی ابراج البیت قرار خواهد گرفت.

 

افتتاح برج در 21 دسامبر 2012 م، ارتباط این برج را با فاجعة پیش‌بینی و اعلام شده توسط غربی‌ها در سال 2012 م. نشان می‌دهد. در آثار متعدّد و فراوانی که طیّ سال‌های اخیر دربارة فاجعة جهانی در سال 2012 م. ساخته شده و پهنة وسیعی از سینما و حتّی مستندات تلویزیونی آمریکایی و اروپایی را اشغال کرده، این سال را سال ظهور مسیح دجّال یا همان مسیح دروغین اعلام کرده‌اند. عدد 11، عدد مقدّس فراماسونرهاست. قراینی حکایت از این دارد که سران مجامع مخفی، کمر همّت بسته‌اند تا با زمینه‌سازی ذهنی و تبلیغات گسترده، وقوع حوادثی در ابعاد جهانی را در سال 2012 محتوم، مقدور و پیش‌بینی شده معرّفی کنند. هم اینک در اثر ساخت مجموعه‌هایی از مستندات تلویزیونی، میلیون‌ها نفر در آمریکا و اروپا چشم به این سال دوخته‌اند و با نگرانی روزها را می‌شمارند. آنها حتّی به مردم القا کرده‌اند این تاریخ و واقعة مصیبت باری که بخش عمده‌ای از جهان را نابود خواهد کرد، توسط اقوام مایا و توسط پیش‌گویانی چون نوستر آداموس که از اتّفاق خودش در زمرة کابالیست‌ها است، پیش‌گویی شده است.

آنچه برای ما مسلّم است، آن است که، غرب و سران مجامع مخفی شیطان‌پرست و فراماسونر که اداره و کنترل جهان را عهده دارند، برای اجرای آخرین بخش از پروژة نظم نوین جهانی یا همان جهان تک حکومتی شیطانی، عجولانه در پی نمادسازی و اقدام پیش‌دستانه‌اند و با مدد گرفتن از نیروهای غیر ارگانیک، ماوراء الطّبیعه‌ای ابلیسی و جنّی، خود را مهیّای اقدامی در ابعاد جهانی برای نابودی مستضعفان و اسلام کرده‌اند.

مسیحیّت و سایر مذاهب محرّف در این میان جایگاهی ندارند؛ زیرا مسیحیّت و کانون‌های بزرگ مسیحی و از جمله کلیسای کاتولیک تمام عیار در اختیار همین کانون‌های قدرت است و سران این کانون به ظاهر مذهبی از اعضای اصلی مجامع مخفی‌اند و بازیگران بخش‌هایی از سناریوی طرّاحی شده هستند.

حساب مستضعفان مسیحی و روحانیان مستقل را باید از این کانون جدا دانست.
تنها اسلام، مسلمانان، کعبه و بزرگترین کانون شیعی؛ یعنی ایران اسلامی است که به عنوان مزاحم و آخرین بازمانده‌های دینداری در برابر مجامع مخفی و کانون‌های قدرت شیطانی ایستاده است.

سازندة فیلم 2012 م. در فیلمش و در هنگام به تصویر کشیدن فاجعة جهانی، نشان می‌دهد که همة بناها و کانون‌های مذهبی مسیحی، بودایی و غیره منهدم و از بین می‌رود، امّا، ‌همو از ترس اعتراض و عکس العمل مسلمانان از به تصویر کشیدن ویران شدن کعبه خودداری کرده بود.

 

 


بزرگترین مأموریّت وهّابیون تا سال 2012 م. به اجرا در خواهد آمد، تا این سال، همة نشانه‌ها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف و اهل بیت(ع) در امّ القرای اسلامی نابود خواهد شد و در غیبت همة سنّت‌های اسلامی که در اثر بدعت‌های سلفی و شرک‌آلود خواندن آن سنّت‌ها از میان مسلمانان رخ بربسته، در بنای اصلی «مسجدالحرام و مسجد النّبی» نیز در تیررس تیرهای زهرآلود ماسونی و شیطانی از جمله ابراج البیت، کارکردهای خود را از دست خواهد داد تا فراماسونری جهانی یا همان دجّال آخرالزّمان به راحتی بتواند حکومت جهانی شیطان را مستقر نماید. هر کس می‌تواند به اقتضای گرایش و حسّاسیت خود به نوعی و از وجهی به ابراج البیت بنگرد.


این بنا، مسجدالحرام،‌ کعبه و طواف را تحت الشّعاع خود قرار می‌دهد. برج اصلی با ارتفاع 595 متر در کنار شش برج بزرگ مسکونی، که جملگی متعلّق به «مجموعة بن لادن» هستند. حتّی اجازه نمی‌دهد شما تصویری از مسجدالحرام، گلدسته‌ها و پهنای آسمان داشته باشید.

سازمان جهانی و از جمله یونسکو، در حالی چشم خود را بر این هیکل ابلیسی بسته‌اند که برای ثبت ابنیة تاریخی در ایران مانند میدان بزرگ امام در اصفهان، شرط خود را کوتاه شدن و تقلیل طبقات برج جهان نما در حاشیة میدان اعلام می‌کنند.

سکوت سازمان‌های جهانی بی‌وجه نیست. آنها جملگی تحت مدیریّت سازمان‌های ماسونی عمل می‌کنند. یونسکو به عنوان یکی از بازوهای اصلی و فرهنگی فراماسونری جهانی قابل شناسایی است و رؤسای آن عمدتاً خود فراماسونر هستند، امّا سکوت سازمان‌های فرهنگی اسلامی در سراسر جهان اسلام و از جمله ایران توجیه پذیر نیست.

مدیران سازمان‌های مسئول میراث فرهنگی، در حالی از این موضوع مهم که به آیندة اسلام و ایران بستگی دارد، غفلت می‌ورزند که از ردّ و نشان ستون‌های تخت جمشید و لوح‌های گلی برای لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند و سرمایه‌های بزرگی را صرف برگزاری نمایشگاهی از این آثار در ایران و اروپا می‌کنند و گاه رؤیای جشن‌های بزرگ ملّی عید نوروز را در خرابه‌های پرسپولیس در سر می‌پرورند و همّت خود را مصروف آن می‌دارند. به قول شاعر من در این بحر تفکّر به کجا و تو کجایی؟

امّا از وجهی دیگر و مهم‌تر، پروژة 2012 م. که اینک «ایران اسلامی» را به دلیل رویکرد شیعی و ولایی‌اش از یک سو و «حرمین مکّه و مدینه» را از دیگر سو، چون یک سیبل در تیررس اهداف شیطانی خود قرار داده، به عنوان انتقام‌گیری شیطان از خدای ابراهیم و آل ابراهیم(ع) قابل شناسایی است. شجرة طیّبه‌ای که غرس شد تا از طریق بنی‌اسماعیل و اوصیای پیامبر آخرالزّمان، دین جهانی و حکومت جهانی مستضعفان در عرصة زمین مستقر شود اعلام پادشاهی جهانی بنی‌اسرائیل، اینک مشروط به در هم پیچیدن طومار آیین ابراهیم خلیل الرّحمن و «بنی‌اسماعیل» شده است.


ظهور کبرای امام عصر(ع) به منزلة تحقّق طرح آسمانی استقرار شجرة طیّبه‌ای است که با حضرت ابراهیم(ع) غرس شد تا در دولت کریمة آخرین فرزند این خانواده به برگ و بار بنشیند. ابراج البیت و پروژة ساختن شهرکی مسیحی‌نشین در مکّه که به بهانة آشنا ساختن غیرمسلمانان با اسلام در حال شکل‌گیری است، اوّلاً؛

    * جغرافیای حرم را در هم شکسته و این قلعة بزرگ فتح نشدنی را مورد تعرّض و تجاوز اجانب و غیرمسلمانان قرار می‌دهد. پایگاهی که تاکنون در تصرّف در نیامده و حتّی از آسمانش هیچ هواپیمایی امکان گذر ندارد تا چه رسد به اینکه غیرمسلمانان در آن سکنا گزینند یا جرئت دست‌اندازی به مسجدالحرام را پیدا کنند؛
    *  این برج‌ها سایة خود را بر مسجدالحرام می‌افکنند و تمامی آداب، مناسک صرفاً معنوی و آسمانی را تحت الشّعاع خود قرار می‌دهد. تأثیرگذاری بر امواج و تشعشعات روحانی و معنوی مسجدالحرام و بی‌اثر ساختن یا حدّاقل تضعیف این تشعشعات از طریق ابلیسک شیطانی در زمرة دومین هدف پنهانی فراماسونری جهانی شیطان‌پرست قابل شناسایی است؛
    * دست‌اندازی جنود ابلیسی در سال‌هایی که به ظهور می‌انجامد و وارد کردن خسارات بزرگ مادّی و معنوی به «انسان‌ها و ادیان»، در گرو حذف موانع باز دارنده است؛
    *  حذف نمادهای بزرگ، مردان بزرگ و تحریف مناسک و آیین‌ها، به تدریج همة سپرهای حفاظتی بشر را که مانع از نفوذ و دخالت جنود شیطانی است، از بین می‌برد تا بشر در بی‌پناهی تمام آماج تیرهای مستقیم شیطانی و جنودش شود؛
    * توسعة مراسم و مناسک شیطان‌پرستی و رواج فرقه‌های ضدّ دین و شیطانی، بر کشیدن نمادهای فراماسونری در اقصانقاط جهان اسلام و به ویژه در اطراف اماکن مذهبی، همة سپرهای حفاظتی را از بین برده یا حدّاقل از میدان تأثیر امواج روحانی آنها می‌کاهد و بشر را بیش از هر زمان در برابر جنود ابلیس بی‌پناه می‌سازد؛

این همه، بر میزان القای خطوات و الهامات و وسواس شیطانی که منشأ همة آلودگی‌ها، گناهان و منکرات در انسان است، می‌افزاید.


ابتلای وحشتناک به غربزدگی مانع از درک این موضوع است. ابلیس و جنودش از طریق القا، الهام، وسوسه، تعریف و تزیین در مراحل اوّلیه انسان را برای انجام گناه تشویق می‌کنند، امّا در مراحل بالاتر با سلطه یافتن بر انسان‌ها، از آنها به عنوان آلت فعل خود بهره می‍‌جویند. سلطة شیطان بر انسان با طیّ مراتبی اتّفاق می‌افتد تا آنجا که برخی از انسان‌ها در عمل و نظر فرزند خواندة شیطان می‌شوند. از اینجا همة جوانان مسلمان جهان اسلام، مسلمانان عرب، فارس، ترک و سایر اقوام را برای مقابله با این دسیسه‌ها فرا می‌خوانم. آنها می‌توانند از طریق بمباران رسانه‌ای موج تبلیغاتی وسیعی را برای متوقّف کردن پروژه‌های غیر رحمانی در سراسر جهان اسلام به راه بیندازند.

جوانان غیور عرب زبان در عربستان، یمن، عراق، لبنان و شبه قارّة هند از توانمندی ویژه‌ای برای ایجاد این موج فرهنگی و رسانه‌ای برخوردارند.

رایزنان فرهنگی را، در صورتی که از مادّه و تبصره‌های اداری خلاص ‌شوند، سفیرانی مکلّف می‌شناسم تا ضمن رصد کردن طرح‌ها و توطئه‌ها، همة‌ اعتراض خود را در مجامع مذهبی، فرهنگی و حتّی سازمان‌های بین‌المللی اعلام و مواضع خود را آشکار سازند.
 
 
به نقل از تبیان

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

سالها از فروپاشی نظام های فاشیسم و نازیسم در جهان پیش از جنگ جهانی دوم می گذرد و عرصه ای که در آن جولانگاه دو نظام فکری لیبرالیسم آنگلوساکسون و کمونیست الحادی بود با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از یک سو و سقوط اقتصادی نظام لیبرالیستی در مهد تولداین تفکر، جهان سرگردان به دنبال انتخاب و جایگزین نمودن ایدئولوژی نوینی، سازگار با تمام نیازهای فردی و اجتماعی به سر می برد .

با به ثمره نشستن تمام تلاش انبیاء الهی و ائمه معصومین علیم السلام و زعمای شیعه در عصر غیبت کبری و تجلی آن در حاکمیت الله بر کره خاکی و در سرزمین شیعیان پارسی، روزنه های امید، خبر از تجلی ظهور و سیطره حاکمیت الهی بر تمام کره خاکی می دهد .

ظهور عرفان های نوظهور ، مدعیان دروغین منجی ، بسط و گسترش فرق دستساز استعمار و در نهایت رواج بی شائبه سیطینیزم در قالب آیینی جدید بنام شیطان پرستی که در ابعاد و اندازه مافوق تصور ما در حال شکل گیری است حکایت از هماوردی جدید در کره خاکی میان حق و باطل دارد.

در روایت اسلامی همواره به سه سرزمین مقدس اشاره فراوان شده است .مکه معظمه ،مدینه منوره و بیت المقدس .

با پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی و تجزیه امپراتوری عثمانی به عنوان داعیه دار حکومت اسلامی در روزگار آغازین قرن 20 مسیحی و سیطره قوای آنگلوساکسون در سرزمین کنعان و سپس واگذاری آن به نیروهای صهیونیستی پس از جنگ جهانی دوم که در نهایت به اشغال سرزمین پیامبران اسلام ، فلسطین انجامید روند مصادره بیت المقدس و هویت زدایی آن با شعارهای سرزمین موعود ، زمینه سازی برای ظهور ماشیح به شدت شروع گردید و شد آنچه که امروز ما نظاره گر آن در دهه ششم اشغال این سرزمین مقدس باشیم.

و همزمان با این نقشه شوم در دیگر سرزمین های اسلامی مذهب وهابیت با هدایت و دخالت مستقیم جزیره نشینان چشم آبی در سرزمین وحی اجرا گردید که به موجب آن تمام آثار اسلامی و الهی حذف گردید و یا به طریق مختلف استحاله شد.

سربازان ابلیس که در کسوت یهود و با فرم صهیونیست سالیان بسیار سعی در خفه کردن صدای توحیدی لا الله الا الله را داشتند از آغاز بعثت پیامبر خاتم سعی در مصادره رسالت آخرین رسول خدا داشتند که از مهاجرت قوم یهود به سرزمین عربستان در مجاورت شهرهای مکه و مدینه  شروع گردید و تا درگیری و تحمیل غزوات ، اجرای نمایش سقیفه و فتنه اکبر و خانه نشینی امامان معصوم  ادامه پیدا کرد .

با تغییر تاکتیک آخرین حجت خدا در راستای پایه گذاری حکومت الهی به غیبت و ارتباط با مردم از طریق نواب اربعه و در ادامه با شروع غیبت کبری با راهبری سلسله زعمای شیعه ودرنهایت تثبیت گام های نخست برای استقرار حکومت اسلامی در زمین شیطان را بر این داشت با تسخیر دو سرزمین باقیمانده ، با اقدامی پیش دستانه به هویت زدایی و سکولاریزاسیون این دو شهر به بپردازد.

هویت زدایی مکه:

در هماورد میان حق و باطل این بار طاغوت به مقدس ترین سرزمین مسلمانان و بیت الله العتیق یورش برده تا بتواند در استحاله ایی نیمه سخت در این جنگ نرم ، مسیر قبله را بر نماد شیطان تغییرداده تا موجبات پرستش شیطان مهیا گردد و آن شود که در زمان های دیگر بر اثر غفلت مسلمین روی داد...

حرکتی خزنده که در غالب طرحی نو برای توسعه خانه خدا، تهیه گردید ؛در گام نخست حذف نمادهای شیطان و تغییر آن به دیواری که فاقد هر نوع نمادی است و گام دوم ساخت و سازی عظیم در کنار بیت الله با تمامی نشانه هایی که روزگاری بر آن رمی سنگ ریزه ها می گردید و سنت اسماعیل نبی فرزند بت شکن نخست تاریخ در مواجه با شیطان رانده شده از درگاه الهی .

مرحله نخست از توسعه مسجدالحرام، نماد ابلیسک  و یا همان برج چهار گوش که نشانی از شیطان داشت به بهانه جمعیت بالای حاجیان در ایام حج حذف و جای خود را به یک دیوار بی هویت داد !

نماد شیطان در رمی جمرات در مراسم حج

توسعه جمرات و تغییر نماد ابلیس به دیواری بدون هویت

 

و در مرحله دوم مرحله کوه ابو قبیس با تمامی خاطرات صدر اسلام از بن تراشیده شد و بر اساس پلان ها و نقشه های منتشره از سوی دولت سعودی جای خود را به ساختمان هایی با همان شکل و شمایل جمرات و یا همان نماد ابلیسک در آینده ایی نه چندان دور خواهد داد.که البته بخش عمده این سازه تا کنون ساخته شده است.

نمایی از آینده شهر مکه

 

نکته قابل تامل در این حرکت به ظاهر توسعه، وجود شخصی یهودی و اتریشی تبار بعنوان معمار این توسعه عظیم است که در معماری ترانس مدرن پیشرو و صاحب سبک و هوشمند در این رشته می باشد که تمامی فرضیه های گفته شده را قوت می بخشد. این پروژه از سال 2007 عملیاتی گردیده و طبق زمان بندی های اعلام شده در سال 2012 به اتمام خواهد رسید.

نورمن فاستر معمار طرح توسعه مسجد الحرام

 البته پیشتر از این ساخت و سازها، کار دیگری در محل فرود ملائک و ابلاغ رسالت در غار حراء روی داده است . آزاد سازی میمون های دست آموز سارق، و بازی با این موجودات،توسط زائرین قطعا دستاوردی جز بی توجهی و غفلت  به امر وحی و رسالت نخواهد داشت .

میتولوژی ابلیسک :

«اُبلیسک» (Obelisk) در لغت به بنایی چهارضلعی اطلاق می شود که بلند و باریک باشد و رأس آن به یک هرم ختم شود. این بنا نمادی از الهه خورشید «رع» (Ra) در مصر باستان بود، بدین صورت که این نماد اشعه ای از اشعه های خورشید بود که به صورت سنگی درآمده است و «رع» الهه خورشید درون این سنگ قرار دارد.

در زبان مصر باستان بر این بنا نام «تِجِن» (Tejen) نیز می نهادند، مصریان معتقد بودند بدنه ی بلند و باریک ابلیسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نیز مظهر دورکردن نیروهای منفی و باد و توفان است. ابلیسک از کلمه ی یونانی Obleliskos به معنای «سیخ کباب» منشاء گرفته است. در لاتین Obeliscus و به فرانسویObelisque  نیز از ریشه ی یونانی Obeliskos آمده است. معنای دیگر ابلیسک «زندگی بی نهایت» است.

نماد الهه رع در طراحی ها و خطاطی ها یک «چشم» بود، به معنایی چشم خورشید و سمبل این الهه یک دایره بود که در وسط آن یک نقطه وجود دارد، به همین دلیل در بناهای ابلیسک نیز این قاعده در سراسر جهان قدیم و جدید رعایت می شود. و هرجا ابلیسکی مشاهده شد، آنجا محل «نقطه» است و حتماً پیرامون آن دایره ای وجود خواهد داشت.

خطوط حکاکی شده بر روی ابلسیک به خط هیروگلیف می باشد و دربردارنده موضوعاتی همچون زندگی رع، سفرهای روزمره رع در آسمان ها و پیروزی ها و جشن هاست

ابلیسک در دورانی نیز نماد ازیریس(Osiris)  شد. زیرا اعتقاد بر این بود که این الهه توانسته بر تمامی خدایان دیگر تفوق بیابد به همین دلیل دارای قدرت هایی از هر یک از خدایان دیگر شده بود و لذا ابلیسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشید یا رب السماوات) نصیب ازیریس (خدای مرگ و دنیای زیرزمین) شد. نفس ازیریس، باع (Ba) به نام بانبجِت (Banebdjed) خوانده می شد و این باع بود که حیثیت و شخصیت و قدرت را برای ازیریس به همراه داشت و نماد بانبجت نیز قوچ بود و این دلیلی بود برای پرستش این حیوان توسط عده ای از مردم مخصوصاً در شهر مندیز (Mendes) در زمان باستان. و قوچ مندیز یا همان بانبجت، سپس تبدیل به بفومت (Baphomet) شد و بفومت مورد پرستش فرقه هایی از فراماسونری مانند شوالیه های معبد (Knights Templar) که در جنگ های صلیبی نقش ویژه ای داشتند، قرار گرفت.

در مورد بفومت این ادعا شده است که در جنگ های صلیبی این نماد و نشانه از مسلمانان گرفته شده است و ادعای دیگر حاکی از هم ریشه بودن بفومت با اسم پیامبر اسلام حضرت «محمد» (ص) است که به دلیل خداپرست بودن مسلمانان و تناقض ذاتی اسلام با بت پرستی هر دو شایعه کاملاً مردود اعلام شده است.

هم اینک بفومت مورد استفاده فرقه کابالا(Kabbalah)  از فرقه های عرفان یهودی و فراماسونری است. در دوره یونانی مآبی (Hellenism)  تلاش بر این بود که فلسفه یونانی را با اعتقاد به ازیریس ممزوج کنند. به زبان عبری بفومت به معنای «الهه عقل و دانش» که همان صوفیا  (Sophia)ریشه ی کلمه فلسفه(Philosophy)  است.

بفومت یک بز است با نماد ستاره Pentagram بر روی پیشانی که علامت کنونی شیطان پرستان و فراماسون ها می باشد. بفومت در نگاه کابالیستی در یک دست مرد و در یک دست زن است، هر دو دستش علامت Hermetecism که یک دست به سمت ماه سفید(Geburah)  و دست دیگر به سمت پایین به سمت ماه سیاه (Chesed) است که این علامت نشانده متعادل بودن رحمت و عدالت است. در بین دو شاخ بز بفومت یک شعله هوش(Intelligence)  است. در محل آلت تناسلی بفومت یک میله وجود دارد که نشانه[ی «زندگی بی پایان» آن (که نمادش ابلیسک می باشد) است و پستان های آن به امانیسم تعبیر شده است.

بر روی بدنه ی چهارضلعی بنای ابلیسک نوشته هایی حکاکی می شود که نمایشی از خلاقیت و ثبات در الهه ی خورشید «رع» است. نکته ی دیگر درباره این بنای باستانی بکاربردن سنگ یک تکه در ساختمان آن در عصر باستان بوده است. معمولاً در مصر باستان برای هرم رأس ابلیسک روکشی از طلا قرارمی دادند. ساخت اولین بنا منسوب به آشوری ها می باشد اما تکامل و توسعه این بنا جز در مصر باستان نبوده است. هلیوپلیس (Heliopolis) یا «شهر خورشید» در قرن شانزدهم قبل از میلاد در شمال شهر قاهره در مصر، مبداء ساخت اولین ابلیسک ها بوده است.

یک هلیوپلیس دیگر نیز در لبنان واقع شده است و امروزه به شهر «بعلبک» معروف است. بعلبک از نام بتی در این شهر به نام «بَعل» گرفته شده است. در این شهر «بعل» به عنوان خدای خورشید پرستیده می شد. این بت از جنس طلا بود، و عمدتاً قوم الیاس پیامبر آن را می پرستیدند. «بعل» همان «رع» است و ابلیسک نیز نماد «رع» یا «بعل» بوده است.

این معماری به صورت جفت در ساخت دروازه های معابد به کار می رفته است. ابلیسک بعدها مورد توجه رومی ها قرار گرفت تا آنجا که از 30 بنای ابلیسک باقیمانده از دوره مصر باستان تنها 7 عدد در کشور سازنده یعنی مصر موجود است، در حالی که  حدود دو برابر این مقدار یعنی 13 عدد از این بناها تنها به شهر رم انتقال داده و در آنجا نصب شد. باقیمانده این بناها در میادین شهرهای فلورانس، اوربینو، سیسیل در کشور ایتالیا، پاریس و آرلس در فرانسه، لندن در انگلستان، نیویورک در آمریکا و سزاریا در فلسطین اشغالی به چشم می خورد که همگی نتیجه انتقال از مصر می باشند. مثلاً هرود کبیر (Herod the Great) از قیصران روم ابلیسک را از مصر به شهر سزاریا در شمال فلسطین آورد و آن را مرکز مسابقات اسبدوانی و ارابه رانی قرارداد. تئودیوس (Theodosius)  نیز از قیصران روم شرقی بود كه ابلیسکي را در سال 390 میلادی به قسطنطنیه (استانبول کنونی) منتقل کرد و آن را مرکز ارابه رانی نمود. این موارد ابلیسک های باقیمانده از دوران باستان است. ارتفاع این بناها در کوچکترین ابلیسک  کمتر از یک متر و در بلندترین بنا بیش از 30 متر می باشد.

نقل مکان ابلیسک ها از مصر به محل های جدیدشان در شهرهای مختلف دنیا همراه با مشکلات فراوانی بود تا جایی که نصب ابلیسک حتی برای میکلانژ، کاری بس دشوار می نمود

ابلیسک ها بعد از سقوط امپراتوری روم تا رنسانس دیگر مطرح نشدند. مهمترین ابلیسک در روم (که مشهور به پایتخت ابلیسک ها است) در واتیکان مرکز مسیحیان کاتولیک جهان قرار دارد، بنایی به ارتفاع 5/25 متر که در سال 37 میلادی از مصر به این شهر منتقل شد، بعدها پاپ سیکستاس پنجم (Sixtus V) تصمیم به نصب این ابلیسک در میدان سنت پیتر (Saint Peter) روبروی کلیسایی به همین نام گرفت. پاپ در نظر داشت ابلیسک را به واسطه نصب صلیب بر روی هرم آن در تمام رم نمادی از تقدس بکند و آن ها را در مقابل تمام کلیساهای مهم شهر قراربدهد تا وسیله ای برای ترویج مسیحیت برای زائرین این شهر باشد. پاپ سیکستاس پنجم قبل از نصب ابلیسک در میدان سنت پیتر، ابلیسکی چوبی به جای آن قرار داد تا مراسم جن گیری از ابلیسک اصلی به پایان برسد و نصب آن در سال 1586 با به کارگیری 1000 مرد و 140 اسب خاتمه یافت.

ابلیسکی نیز که در حبشه (اتیوپی کنونی) در قرن 4 میلادی ساخته شد که در طی جنگ های استعماری ایتالیا توسط ایتالیا ربوده شد. این ابلیسک در سال 2004 به کشور اتیوپی پس داده شد.

رع یا همان خدای خورشید که نماد آن ابلیسک است، در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) نماد شیطان است.

ابلیسک و فراماسونری

ابلیسک به 30 بنای باستانی یاد شده محدود نمی شود. این معماری هم اینک در سراسر اروپا و آمریکا در بسیاری از میادین اصلی شهرها به چشم می خورد. این موضوع در قرن 19 توسط فراماسون ها محقق شد. و بدین ترتیب ابلیسک نمادی شد از قدرت عظیم فراماسونری در این قرن و این موضوع نشان دهنده عشق شدید و پنهانی فراماسون ها به این نماد شیطانی است. فراماسون ها علاقه بسیاری نیز به ازایریس و افسانه آن دارند. در این افسانه آمده است ازایریس پادشاه مصر با خواهرش آسیس(Isis)  ازدواج می کند. برادر ازایرس سِت (Set) برای به چنگ آوردن پادشاهی تصمیم به قتل برادر خود می گیرد، ست ازایرس را فریفت تا در صندوق طلایی پنهان شود ولی بلافاصله درب صندوق را قفل می کند و آن را در رودخانه نیل می اندازد. صندوق به  شهر Byblos در سوریه کنونی می رسد و صندوق با بدن مرده ازایرس کنار یک درخت اقاقیا توقف می کند. آسیس به توطئه ست پی می برد و برای یافتن شوهر خود راهی می شود. آسیس خوابی می بیند مبنی بر اینکه می تواند شوهر خود را در بیبلس بیابد. آسیس بدن شوهر خود را می یابد و به مصر باز می گرداند ولی ست بدن ازایریس را می دزدد و آن را مثله می کند (به 14 قسمت تقسیم میکند) و هر قسمت را به گوشه ای از مصر می فرستد، چراکه می ترسید ازایریس دوباره زنده شود. آسیس دوباره برای پیداکردن قطعات بدن شوهرش به راه می افتد و تنها در یافتن یک قطعه ناموفق است، او هر 13 قطعه یافته شده را به خاک می سپارد. پسر ازیریس، هوروس (Horus) انتقام پدر خود را گرفته و عموی خود را می کشد. پسر دیگر ازایریس به نام آنوبیس(Anubis)  پدر خود را زنده می کند. و اینک ازایریس به عنوان خدای مردگان شناخته می شود. تنها تکه ای از بدن ازایریس که یافت نشد، «آلت تناسلی» او بود که «ست» آن را در نیل انداخته بود و ماهی ها آن را بلعیده بودند. به خاطر این موضوع آسیس آلت تناسلی مصنوعی ساخته بود و در مصر فرقهججای برای پرستش آن ایجاد شده بود. عده ای معتقدند که ابلیسک نمادی از همان بنایی است که آسیس آن را ساخته است

 

در قرن نوزدهم فراماسون ها ابلیسک را به عنوان تنها بنای یادبود ازایریس در معماری بسیاری از شهرهای تمدن غرب وارد کردند، این موضوع در زمان غارت مصر توسط ناپلئون به اوج خود رسید. پاریس اولین شهر در تمدن مغرب زمین بود که این معماری را درون خود جای داد. که در سال 1830 محمدعلی نایب السلطنه مصر به پادشاه فرانسه ابلیسکی هدیه داد که اینک در میدانPlace de la Concorde  در پاریس وجود دارد .این میدان در انقلاب فرانسه به نام میدان انقلاب خوانده می شد و محلی بود که انقلابیون سر اشراف و کشیشان را به گیوتین می سپردند

حکاکی های روی این ابلیسک تعریف و تمجید از فرعون مصر است. در سال 1998 به دستور رئیس جمهور فرانسه ژاک شیراک هرم رأسی بنای ابلیسک را با طلای 5/23 عیار طلاکوبی کردند، قابل ذکر است که این شخص یک فراماسونر است. در سال 1875 ژنرال جیمز الکساندر(Sir James Alexander)  تصمیم به انتقال یک ابلیسک به لندن گرفت، دکتر اراسموس ویلسون (Erasmus Wilson) از فراماسون های معروف بود که هزینه انتقال و نصب ابلیسک را تقبل کرد. این ابلیسک توسط دو مهندس فراماسون به نام های دیکسون(Dixon)  و استیفنسون (Stephenson) نصب شد. در سال 1878 کنار رودخانه تایمز (Thames)  در لندن این ابلیسک نصب شد و به دلیل زحمت فراوان این جابه جایی و نصب به دکتر ویلسن لقب شوالیه اعطا شد. این ابلیسک به سوزن کلئوپاترا (Cleopatra’s Needle) معروف است. همانطور که ذکر شد ابلیسک ها در مصر باستان به صورت دوقلو در دروازه معابد به کار می رفت،

 جفت ابلیسک لندن توسط فراماسون ها  به نیویورک منتقل شد و در پارک مرکزی شهر(Central Park)  کنار موزه متروپلیتن (Metropolitan) در سال 1881 نصب شد که سرمایه دار و فراماسونر ویلیام وندربیلت (William Vanderbilt) هزینه آن را متقبل شد. در مراسم افتتاحیه پس از نصب این ابلیسک ارکستر 9000 نفره فراماسونرها برنامه اجرا کردند و جسی انتونی(Jesse Anthony)  استاد اعظم (Grand Master) فراماسونری نیویورک در این مراسم سخنرانی کرد. در این سخنرانی آمده است مصر زادگاه علم (Science)، نجوم، ادبیات و هنر است و ما فراماسونرها باید به دنبال اصول خود در مصر باستان باشیم و آن اصول را احیا کنیم.

البته در همین قرن نقشه یک ابلیسک عظیم در حال اجرا بود. از سال 1848 در شهرواشنگتن Washington.D.C پایتخت ایالات متحده آمریکا اجرای این نقشه آغاز شد و این ابلیسک به یادبود جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا که از فراماسونرها بود (Washington Monument) نام گرفت

در تشییع جنازه جرج واشنگتن در سال 1799 که طبق آداب و رسوم فراماسونری برگزار شد، هر فراماسونر یک شاخه درخت اقاقیا به روی تابوت واشنگتن می گذاشت که این سمبلی بود از بازگشت و زنده شدن ازایریس به امید زنده ماندن ابدی واشنگتن. در 1885 در سالروز تولد جرج واشنگتن این ابلیسک افتتاح شد. در سخنرانی این مراسم یک فراماسونر مهم گفت: «ما سازندگان جامعه ی انسانی هستیم و سنگ های این بنا مردان زنده ای هستند که ذهن هایشان با عشق الهی روشن شده است و قلب هایشان با یافتن این عشق پاک می درخشد و نفس هایشان امیدوار به زندگی ابدی مثل ازایریس است.» یادآوری این نکته لازم است که اگرچه در مصر باستان ابلیسک ها با سنگ یک تکه ساخته می شد اما ابلیسک واشنگتن با بلوک های سنگ مرمر ساخته شد که وزن این بنا به 81000 تن و ارتفاع آن به 555 متر می رسد. در حال حاضر این ابلیسک بزرگترین و بلندترین ابلیسک جهان می باشد. این بنا از کاخ سفید و کنگره آمریکا کاملاً دیده می شود. از زمان رونالد ریگان (Ronald Reagan) تمامی مراسم سوگندهای رئیس جمهوران در پای این بنا برگزار می شود. ساخت این بنا 000/300/1 دلار هزینه برمی دارد و وزن هرم رأسی آن 3300 پوند است، که هر دو عدد 13 و 33 یادآور اعداد مهم و مقدس فراماسونری هستند. ابلیسک واشنگتن به فاصله 900 متری غرب کنگره و 900 متری جنوب خانه اصلی فراماسونری است.

امروزه در قبرستان های آمریکا نماد شبه ابلیسک، به یکی از عادی ترین و پرشمارترین سنگ قبرها تبدیل شده است.

هویت زدایی مدینه :

بیش از 100 سال از سلطه فرقه وهابی در عربستان می گذرد و نبود شیوه زندگی و یا life still در ایدئولوژی فکری و اعتقادی این گروه ، زمزمه های جایگزین شدن آیینی جدید در این سرزمین به گوش می رسد همزمان با تغییر و یا حذف نمادهای اسلامی در مکه مکرمه و القاء سجده نمودن کعبه به عنوان نماد الهی در برابر ابلیسک ، نماد شیطان ، مدینه انبی  نیز برای حمله ایدئولوژیک در دستور کار آل شیطان قرار گرفت.

سکولاریزاسیون مدینه النبی با شیوه نرم و با بهره گیری از تمام امکانات اسلامی از سال 2004مسیحی آغاز گردید . در این پروژه هتک حرمت نبی مکرم اسلام  با دو روش القاء بصری و باور قلبی در این شهر آغاز گردیده است.

در شیوه القاء بصری و عادی سازی فضای معنوی مسجد النبی و جنت البقیع  ابتدا واحد های تجاری در جوار قبرستان احداث گردید و بعد از آن روند شکستن حرمت حرم نبوی با حضور دوره گردها شدت گرفت. بطوریکه این روند در طی سال جاری علاوه بر آنچه که ذکر شد در جهت حیاء زدایی نیز حرکت خزنده ایی داشته است.

در روند حیاء زدایی و سکولاریزه نمودن شهر مدینه همین نکته بس که کتب مربوط به جهاد در طی این سالها حذف گردیده و جای خود را به کتابهای پورن و آموزش مسائل جنسی داده است.

در بعضی از مناطق شهر مدینه نقاشی های دیواری به چشم می خورد که در سبک از اکسپرسیونیسم تبیعت کرده و در روزگار عصر ما معمولا فرق شیطان پرست از این مدل بهره گرفته اند.

نوع پوشش در میان جوانان عرب منطقه و نیزاستفاده از نمادها در طراحی لباس بر تغییر مدل زندگی در آینده نزدیک خبر می دهد.

با توجه به وجود عمال خارجی در شهرهای مکه و مدینه و دوری از همسرانشان  معمولا لواط امری رایج بوده و از سوی دیگر با ورود دختران مالزیایی به شهر مدینه و عدم مشروعیت متعه در فتوای اهل سنت ، زنا امری شایع در میان عمال خارجی و سعودی شده است.

هرچند سالهای اخیر سعی گردیده است فتاوایی از جنس متعه ولی در ظاهر دیگر معرفی نمایند اما این امر محقق نشده است. 

جالبتر اینکه در روند همین حرمت شکنی به پیامبر اعظم در سالهای گذشته نام عبدالله که بر تمامی پرسنل خدماتی هتل ها خطاب می گردید جایگزین محمد در مدینه و احمد در شهر مکه گردیده است.    

همانطور که پیشتر نیز ذکر گردید نماد ابلیسک در معماری جدید مسجد النبی از عناصر اصلی بوده بطوریکه مسجد النبی در حصار شیطان قرار خواهد گرفت

 

نویسنده و پژوهشگر

روح الله ثائر

منبع:  وبلاگ یک فنجان فکر



:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459



همانگونه که حوادث جهان بطور پیوسته آشکار می سازند، بیشتر و بیشتر شاهد زشتی برتری رفتار وحشیانه و تصاحب گرانه هستیم. حکمرانان ملل نیرومند تر خواسته خود را با زور بر ملل ضعیفتر تحمیل می کنند و هرچه بیشتر غیر منطقی و مصر تر می گردند. کشورها نیروی بی نهایت ستمگرانه خود را درست به مانند نیروی اربابان بر بردگان به کار می گیرند.
تاریخ دوباره تکرار می شود: روزی روزگاری نژادی برتر از بیگانگان و فضاییان وجود داشتند که مردم دوره باستان زمین آنها را به نام آنوناکی می نامیدند. بنا به دلایل بسیاری ، امروزه از قدرت آنوناکی ها تا حد زیادی کاسته شده است. این نژاد از موجودات عطش فراوانی برای غلبه بر دیگران و به بردگی کشاندن آنها و گرفتن آنها زیر سلطه خود دارند.


این گزارش من از داستان نیبیرو و آنوناکی ها ست :
در سالهای اخیر ، نوشته های فرضی و خیالی بسیاری در مورد سیاره ایکس – که به نیبیرو مشهور است – منتشر شده است. بیشتر این نوشته ها بر اساس کتاب زکریا سیتچین ، به نام سیاره دوازدهم – قرار دارند. سیچین به مانند داروین و ویلیکووسکی ، از تئوری های مربوطه خود استفاده می کند تا ادعای خود را ثابت نماید. سوالی که مطرح می شود این است : آیا نیبیرو واقعاٌ وجود دارد ؟ جواب به این سوال به طور یقین، بله است.


برخی بر این باورند که آنوناکی های نیبیرو بزودی مجدداٌ به زمین باز می گردند. آنها عقیده دارند که سیاره ایکس در ماه دسامبر سال 2012 مدار 3600 ساله خود به دور خورشید ما را تکمیل می کند. آنها می ترسیدند که نزدیک شدن این سیاره موجب زلزله ها ، امواج خیزان و مدی ، سیل های شدید، قحطی ، بیماری ، انفجارات آتشفشانی و حوادثی از این قبیل را روی زمین گردد. ترس آنها از این است که نزدیک شدن این سیاره خسارات جانی فراوانی بر اهالی زمین وارد کند.
سیاره نیبیرو، در فرهنگهای مختلف اسامی بسیار دیگری نیز دارد از جمله ، سیاره ایکس، سیاره دوازدهم ، ماردوک، پارادیس، مامن آسمانی ، و پادشاهی آسمانها و …. گرچه نیبیرو را سیاره دوازدهم خوانده اند، جالب اینست که این سیاره به منظومه شمسی ما تعلق ندارد. در حقیقت، سیاره ای است از یک منظومه شمسی دیگر که ستاره دیگری ، خورشید آن بوده و خاموش شده است. نیبیرو هرگز از زمین مرئی و قابل رویت نبوده اما ستاره ای که مرکز منظومه شمسی نیبیرو بوده است، از زمین قابل مشاهده بوده است. شکل مدار نیبیرو به آنانوکی ها این مزیت و برتری را بخشیده است که رصد خانه ای متحرک داشته باشند که از آن بتوانند بسیاری از سیارات دیگر نزدیک مدار خود را مشاهده کرده و مورد بررسی و مطالعه قرار بدهند.
انسانهای اولیه در سومر و بابل به ترتیب نام این سیاره ایکس را نیبیرو و ماردوک گذاشته بودند. گفته می شود که مردم بین النحرین فکر می کردند که نیبیرو دوازدهمین سیاه منظومه شمسی ماست و همان بهشتی است که خدواندگاران و خدایان آنها در آن اقامت داشته و از آن می آمدند.


نیبیرین ها ، مردم نیبیرو ، اغلب آنوناکی ، نفلیوم، الوهیوم ( معادل خدایان) ، و ماردوکی ها نامیده می شوند. من به آنها با نام آنوناکی اشاره می کنم ، زیرا سومری های آن زمان و برخی نیز در حال حاضر ، این نام را به کار گرفته و می گیرند. کلمه آنوناکی به معنای : از آسمان بر زمین آمدگان می باشد. در انجیل عهد عتیق ، این ملاقات کنندگان آسمانی و بهشتی ، آناکیم خوانده شده اند.


نیبیرو ، را نژادی از خزندگان اشغال کرده بودند و حکومت آن در دست کسانی بود از طبقه ممتاز اشرافی ، که به زبان عبری به آنها نفیلیم یعنی کسانی که از آسمانها به زمین آمده اند ، می گفتند. در آن زمان ، آنوناکی ها از نظر تکنولوژی ، نژاد فضایی بسیار پیشرفته ای بودند. در حقیقت تمدن آنها در زمان خود سرآمد دیگر تمدن ها ، و برترین بوده است. آنوناکی ها خورشید سیاره خود را زائوس "ZAOS می نامیدند.


آنوناکی ها نژادی جنگجو ، متخاصم و تسخیر کننده هستند. آنها درنده و تندخو، اهریمنی و شرور، شهوانی ، غیر قابل اطمینان، تشنه به خون، مکار ، حسود و سلطه جو هستند. آنها بر کسانی که غلبه می کنند و تحت فرمان خود در می آورند و کسانی را که به بردگی می گیرند ، می خواهند که از بین دوشیزگان خود افرادی را قربانی کنند .


اگر بدترین صفات و ویژگی هایی را که در شیطان می توانید بدانید ، تصور کنید، آن وقت به درستی یک آنوناکی را فهمیده و شناخته اید. آنها در امر کنترل فکر و ذهن متخصص هستند. همچنین تقریباٌ خیلی عالی با سیستم ربا و حرام خواری و همچنین رشد پول اقتصاد را کنترل می کنند. آنها مهندسی ژنتیک گسترده ای را به انجام رسانیده و بین دیگر موجودات انجام داده اند، و نژادی از خزندگان را پدید آوردند که خود آنوناکی ها به آنها دوکاز می گویند.


از دوکاز ها برای سلطه گری بر و کنترل ساکنان نیبرو و دیگر نژادهای تحت سلطه خود استفاده می کرده اند. پس ، دوکازها ، از خزندگان هستند. انواع گوناگونی نیز بین این دسته از خزندگان وجود دارد. اربابان آنها ، نخبگان آنوناکی ، خود دوکاز نیستند و به مانند هر چیزی که با آنوناکی ها در ارتباط است ، ساختار طبقاتی آنها نامنصفانه و به دور از عدل ، و انعطاف ناپذیر می باشد.
این خزندگان یا دوکازها را اربابانشان یعنی نفیلیم ها یا الوهیم ها برای جنگ به میادین نبرد با دیگر نژادهای فضایی ، بعنوان جاسوس ، بادی گارد (محافظ) و نیروی پلیس بکار می گرفتند. بین خود آنوناکی ها نیز دسته ها و طبقات مختلفی وجود دارد. یکی از دشمنان سرسخت دوکاز ها خود را پرس-سییرز "Pers-sires" , می نامند ، گروهی از فضاییان که من لغت کرکس را برای آنها بکار می برم، البته نه به این دلیل که شبیه به کرکس هستند، آنطور که بعضی ها مدعی هستند. بلکه در حقیقت آنها اصلاٌ شبیه به هیچ چیزی نیستند. دلایل بسیار و مناسبی وجود دارد که من آنها را کرکس می نامم، و البته در اینجا وارد این بحث نمی شوم.


جالب این است که پرس-سییرز ها فقط دسته ای متفاوت از نژاد آنوناکی ها هستند. ولی ، دوکاز ها ( خزندگان) و پرس سییرز ها ( کرکس ها) همیشه تا به امروز سرسخت ترین و بدترین دشمنان یکدیگر بوده اند. خیلی از آنها در حال حاضر ، در موقعیت های سیاسی ، مالی ، علمی ، مذهبی ، قانونی ، پزشکی ( علی الخصوص در بانکهای خون ) ، سرگرمی ، نظامی ، ارضی و ملکی ، تجاری و همینطور صنعت رواط جنسی قرار دارند. بیشتر این فضاییان و بیگانگان خود به طور آگاهانه از منشاٌ فضایی خود خبر ندارند.


آنوناکی ها ، دارای بدن و خون هستند، و موجوداتی دوزیست می باشند با غروری وافر ، تکبر ، و امیال غیر قابل کنترل در برابر بزرگسالان و کودکان ( اجباری یا اختیاری) بوده و حرص بسیاری برای غلبه و کنترل بر دیگران دارند. نژاد جنگ دوست آنها عطش دائمی و سیراب نشدنی برای کنترل دیگر موجودات و سلطه بر دیگر نژادها و همینطور هم طبقات پایین تر خود دارند.
آنوناکی ها نظام های جنسی و قالب های ستم پیشه و پیچیده ای را طرح و اجرا کردند. آنها از زنان گریزان و بیزارند. به همین دلیل هم هست که پرستش مادر مقدس مردمان باستان زمین را که بر آنها هنگام فرود بر زمین غلبه کرده بودند، از میان برداشتند. مقاومت بسیاری در برابر حذف پرستش مادر مقدس انجام شد و آنوناکی ها برای فرهنگ های متفاوت با مادران مختلفی جایگزین کردند مانند مادر زمین ، مادر طبیعت، و بعدها تصور مادر مقدس را با نسبت نابجا و به دروغ او با صفات شهوت ، کینه جویی، و حسادت خراب کردند و خدشه دار نمودند. تعبیر کالی یکی از این صفات دروغ می باشد.


یک تصادم بزرگ ، بر زمین و دیگر سیارات و اقمار منظومه شمسی ما شدیدا خسارت وارد کرد. نیبیرو نیز در نتیجه این برخورد و تصادم آسمانی دچار خسارت و آسیب شد. و به همین دلیل آنوناکی ها در جستجوی مکانی دائمی به زمین آمدند. آنها در جستجوی طلای فیزیکی به زمین نیامدند، آنگونه که سیتچین در فرضیه خود آورده است. عجیب اینکه ، طلا ، یک ماده معدنی طبیعی زمین نبوده است ، بنابراین آنها انتظارش را در زمین نداشته اند. همینطور هم برای این نیامده بودند تا از معادن طلا بهره برداری کنند و از آن به عنوان سپری برای محافظت از نیبیرو در برابر شرایط جوی نابودگر استفاده کنند ( اگر هم منظورشان این بوده است ، در نجات دادن سیاره خود موفق نشدند زیرا سیاره شان نابود شد . ) در هر صورت، آنوناکی ها از یافتن طلا روی زمین خشنود شدند، زیرا آن را برای پیرایش و تزیینات بکار می بردند. آنها همچنین بردگان بسیاری با خود برای استخراج طلا آوردند، و از آنوناکی های طبقات پایین تر هم بدین منظور استفاده می کردند.


از آنجاییکه خانه آنها ، نیبیرو ، نابود شده بود، نخبگان آنوناکی و مجموعه ای از حاضران مجبور به انتقال شدند، در حالیکه تعداد کثیری از آنها در سفینه فضایی بزرگی ( که به مانند یک شهر می ماند، و به دور زمین می گردید) زندگی می کردند. تا آن زمان ، دیگر نژادهای آنوناکی در واقع در جهانهای مختلف تحت سلطه شان ، از جمله ، زمین ، مریخ و بقیه منظومه شمسی ما ، سکنی داده شده بودند.

آنها همچنین در سراسر منظومه های خوشه پروین و اسب بالدار پراکنده شدند. بنابراین مشخص است آنوناکی ها بسیار نیرومند هستند و بسیاری ، از آنها وحشت دارند. نخبگان و برگزیدگان آنوناکی و آن دسته از آنها که اجازه سفر داشتند، از سفینه اصلی شان جدا شده و سوار بر فضاپیماهای کوچکتر برای دیدن زمین عازم شدند. آنها همچنین وسایل حمل و نقل طبقه تاجر خود را نیز برای مقاصد تجاری و نظامی به زمین فرستادند. تجارت بین سیاره ای بردگان متداول و پر منفعت بود. تعجبی ندارد که مردم باستان از خدایانشان که مدعی بودند در آسمان زندگی می کنند، وحشت داشتند.
گفته میشود اکثر زمینی ها اکنون دیگر از نظر ژنتیکی و نمادی بخشی از تمدن فرا-سیاره ای آنوناکی ها هستند!!

نیبیروها ( آنوناکی) قصد دارند که حوادث زمین را وارونه جلوه بدهند . به این معنی که خود را دوستداران مردم زمین معرفی می کنند و در عوض خدای یکتا را به عنوان آرکن سرنوشت به صورت یک موجود شیطانی نشان می دهند. سالهای پربار و پربرکت زمین را و بزرگترین و بهترین پادشاهی ها را و پیامبرانی همچون سلیمان و داوود را به عنوان عصر سیاه زمین معرفی می کنند . و می گویند که آرکن سرنوشت قصد سوء استفاده از زمین را دارد.

آینها مدعی هستند که عیسی برای متوقف کردن خرابیها روی زمین فرستاده شده بود در حالیکه موسی، قرار داده خود را با آرکن سرنوشت در سال ۱۵۰۰ قبل از میلاد بسته بود و اگر آنها واقعا قدرتی داشتند و می خواستند کاری برای زمین بکنند می توانستند طرح شاهزاده نانار را همان زمان اجرا کنند. پس چرا ۱۴۰۰ سال صبر می کنند تا سال ۱۰۰ قبل از میلاد و حالا می گویند که عیسی را ما درست کرده و فرستادیم که به شما کمک کند؟!

علاوه بر اینها آنوناکی منکر هرنوع خالقی هستند و خود را خدای خالق مردم زمین می دانند. در حالیکه گزارشات خودشان تایید می کند که پیش از ورود آنوناکی زمین دارای سکنه ی هوشمند بوده است. و دیگر اینکه نمی گویند خودشان را چه کسی خلق کرده است؟

کسانی که اطلاعی از محتوای اناجیل و تورات ندارند شاید متوجه نشوند که آنوناکی از نواقص این کتب سوء استفاده کرده و تئوریهای خود را می نویسند.
یک نمونه برای مثال این است که زندگی حضرت مریم در هیچیک از اناجیل و در هیچ جایی ثبت نشده است. و این باعث شد که به طرز ماهرانه ای از این نقص استفاده کنند و نظریه ای بسیار عجیب بسازند تا این که قرآن کریم کتاب آسمانی ما مسلمانان که نقصی در آن دیده نمیشود نازل شد و خط بطلانی بر همه ی این نظریات کشید.

کلاید تومباو، پلوتو را درسال ۱۹۳۰ کشف کرد. کریستی از رصدخانه نیروی دریایی آمریکا شارون ،قمر پلوتو را در سال ۱۹۷۸ کشف کرد. اما خصوصیات رفتاری پلوتو با توجه به فاصله از قمر خود این فرضیه را تقویت کرد که حتما باید یک جرم آسمانی بسیار بزرگ دیگر ماورای پلوتو وجود داشته باشد که هنوز کشف نشده است چرا که جاذبه و نیروی پلوتو نمی تواند به تنهایی موجب چرخش غیر عادی و زاویه کج سیارات اورانوس و نپتون بوده باشد. ماهواره ایراس( ماهوراه ستاره شناسی مادون قرمز) در درجه ۸۳-۸۴ تصاویری را از یک سیاره جدید نشان داد و کشف این سیاره تا جایی قطعی بود که فقط باید نامگذاری می شد. درهمین زمان کلیه اطلاعات در این زمینه مسکوت ماند و دیگر ازآن چیزی شنیده نشد. در سال ۱۹۹۲ دو دانشمند به نامهای هرینگتون و فون فلندرن از رصدخانه نیروی دریایی آمریکا جداگانه روی این مبحث تحقیق کردند و گزیده اطلاعاتی را که به دست آورده بودند منتشر نمودند. آنها مطمئن بودند که داده ها حاکی از این بود که حقیقتا سیاره دیگری وجود دارد و آنها نامش را سیاره " مزاحم" گذاشتند. تحقیقات درآسمان نیمکره جنوبی زمین ادامه یافت و هرینگتون از زکریا سیچین مترجم داستان آفرینش سومری "انوما الیش" دعوت کرد تا نگاهی به حال یافته های آنها بیندازد. سیچین داده های ستاره شناسی مدرن را با داده های ستاره شناسی دوران باستان مطابقت داد.



:: بازدید از این مطلب : 360
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459
بلاهایی ناگهانی که می‌توانند زندگی بشر را تا ابد تغییر دهند، ما را تهدید می‌کنند. زمین همچنان که به حول محور خود می‌چرخد لرزش‌هایی نیز دارد. البته بهتر است بگوییم داشت زیرا بنا به اظهارات (مایکل مندویل) محقق زمین‌شناسی از تاریخ هشتم ژانویه سال ۲۰۰۶ این لرزش‌ها قطع شده است. نتیجه این تغییر وضعیت چه خواهد شد، هیچ‌کس نمی‌داند. شاید هم اصلا مهم نباشد. ولی این اتفاق غیرمتعارف ما را به یاد چند دگرگونی ژئوفیزیکی مهم و اصلی در سیاره کوچک و زیبای ما می‌اندازد. دگرگونی‌هایی که حتی چند تن از دانشمندان از آنها یاد کرده و خبر داده‌اند. این اخبار چندان خوشایند به نظر نمی‌رسند و ما این را برعهده خودتان می‌گذاریم که تا چه حد آنها را جدی بگیرید.

تغییر مکان قطب‌ها
مدت‌هاست که دانشمندان دریافته‌اند قطب مغناطیسی زمین مکان ثابتی ندارد و حرکت می‌کند. حتی ممکن است معکوس شود. تحقیقات علمی نشان می‌دهند که قطب‌های مغناطیسی زمین در هر چند صدهزار سال یک بار جابه‌جا می‌شوند و باید بگوییم که متفکران می‌گویند این قطب‌ها قبلا هم جابه‌جا شده‌اند و مطمئنا دوباره نیز این اتفاق خواهد افتاد. آنها معتقدند پوسته زمین درست مثل پوست سست یک پرتقال بر روی مواد مذاب و خمیرمانند زیر آن شناور است و می‌تواند تغییر موضع دهد. به عنوان مثال اگر قطب‌ها تغییر مکان دهند ممکن است قطب جنوب تبدیل به یک خط استوای جدید و جنگل آمازون مثل قطب جنوب منجمد شود. برخی از محققان چنین تغییر قطبینی را پیشگویی کرده بودند و بنا به گفته پروفسور (چارلز اچ.هپگود) این انتقال در مدت چند صد هزار سال رخ نمی‌دهد بلکه تنها در چند روز به وقوع خواهد پیوست! همان طور که شما هم تصور می‌کنید این اتفاق حتما برای بشر یک بلای مرگ‌آور و ناگهانی خواهد بود.

 

برخورد شهاب سنگ
اکثریت قریب به اتفاق پیشگویان دنیا با هم در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن این‌که زمانی در آینده یک شهاب سنگ عظیم و یا یک ستاره کوچک به زمین برخورد خواهد کرد. آنها معتقدند این موضوع (اما و ولی) ندارد و کاملا قطعی است ولی زمان آن هنوز مشخص و قابل پیش‌بینی نیست. آنها فکر نمی‌کنند این اتفاق به این زودی‌ها بیفتد اما برخی از غیبگویان و مدیوم‌ها (که با ارواح در ارتباط هستند) فکر می‌کنند انسان زمان زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارد. به عنوان مثال (لوری توی) می‌گوید: پیغام‌هایی از چهار روح مختلف دریافت کرده است که خبر از برخورد یک شهاب سنگ عظیم‌الجثه به زمین در صحرای (نوادا) را می‌دهد. (توی) در سایت اینترنتی خود به نام )I am America( پیامدهای سهمگین و وحشتناک این اتفاق را برمی‌شمرد. او می‌گوید: با این تصادف فضایی شهرهای ساحلی آمریکا همچون (سیاتل)، (سان فرانسیسکو)، (لس‌آنجلس)، (سالت لیک سیتی)، (هوستون)، (میامی) و (نیویورک) همگی به زیر آب خواهند رفت. شهرهای (دنور) و (فونیکس) به بندرهای ساحلی تبدیل خواهند شد و این فقط در مورد آمریکای شمالی است. در دیگر نقاط دنیا نیز تغییرات بزرگی رخ خواهد داد.

 

آتشفشان عظیم یلواستون
پارک ملی و زیبای (یلواستون) در آمریکا که یکی از زیباترین و دلنشین‌ترین مناطق توریستی دنیاست، درست بر فراز یکی از عظیم‌ترین آتشفشان‌های کره زمین واقع شده است. اگر این آتشفشان طغیان کند، پیامدهای مصیبت‌بار آن تمام سیاره زمین را در بر خواهد گرفت. آیا این آتشفشان به زودی فوران خواهد کرد؟ زمین‌شناسان معتقدند سیکل طغیان این آتشفشان به طور متوسط هر ششصد هزار سال یک بار است و از زمان آخرین طغیان آن ۶۴۰ هزار سال گذشته است. یعنی الان حتی از موعد فوران آن نیز گذشته است. بنا به تخمین کارشناسان طغیان بعدی (یلواستون) ممکن است ۲۵۰۰ بار شدیدتر و بزرگ‌تر از طغیان کوه سنت هلن در سال ۱۹۸۰ باشد که خسارات وسیعی بر جای گذاشت. شبکه تلویزیونی (دیسکاوری) مدتی پیش برنامه‌ای مستند درباره کوه آتشفشان (یلواستون) پخش کرد. بنا بر این فیلم، طغیان کامل این آتشفشان برای کل کره زمین مصیبت‌بار خواهد بود. خاکستر سراسر نیمه غربی ایالات متحده را خواهد پوشاند. پارک ملی (یلواستون) و شهرهای کوچک اطراف آن کاملا محو خواهند شد. خاکستر و دوده‌های آن تا بیست مایل در اتمسفر پخش می‌شوند که حاصل آن پایین رفتن دمای کره ‌زمین خواهد بود و همین پدیده سبب می‌شود همه مردم گرفتار زمستان آتشفشانی شوند.

 

عصر یخبندان
با وجود انکارهای مداوم دولت‌های بزرگ به ویژه آمریکا که همیشه حقایق را منکر می‌شوند، اکثر هواشناسان متفق‌القول هستند که زمین در حال گرم شدن است و سرعت این گرم شدن دو برابر سرعتی است که دانشمندان تصور می‌کردند. طبق بررسی‌های انجام شده بیشترین گرمای ثبت شده متعلق به سال ۲۰۰۵ است. نتیجه چیست؟ همه دوست دارند گرم شوند. مردمی که در نزدیکی قطب‌ها زندگی می‌کنند شاید آرزو داشته باشند که در هوای معتدل و گرم بقیه عمر خود را بگذرانند ولی باید بگوییم نتیجه این گرم شدن این‌گونه نخواهد بود. بسیاری از دانشمندان معتقدند که گرم شدن کره زمین به یک عصر یخبندان جدید منتهی خواهد شد. به نظر متناقض می‌رسد ولی در کتاب (طوفان جهانی آینده)که فیلم (روز پس از فردا) از روی آن ساخته شده است ذکر می‌شود که گرم شدن هوا می‌تواند سبب تغییر جریان آب اقیانوس‌ها شود که در نتیجه هوای زمین را در همه جای آن مشابه و تعدیل می‌کند. این تغییرات در اتمسفر و جریان آب اقیانوس‌ها سبب بروز طوفان‌ها، گردبادها و تورنادوهای وحشتناکی می‌شود که برخی از آنها هم اکنون نیز در حال رخ دادن است و امروزه بیشتر از قبل خشم طبیعت را به چشم می‌بینیم. تمام این اتفاقات به عصر یخبندان دیگری منتهی خواهد شد.

 

چه کار باید کرد؟
با خواندن این مطالب چه احساسی پیدا کرده‌اید؟ چه طور می‌خواهید با این مصیبت‌ها روبه‌رو شوید؟ سه پیش‌بینی اول واقعا در کنترل ما نیستند، ولی پیش‌بینی چهارم قابل پیشگیری است. زیرا به گفته تمام دانشمندان با تغییر سیاست‌های دولت‌ها و ایجاد سیاست‌های کاری عاقلانه‌تر، می‌توان تا حد زیادی جلوی گرم شدن زمین را گرفت. مهم‌ترین علت گرم شدن زمین کربن ‌دی اکسید حاصله از سوخت‌های فسیلی است. بنابراین وقتی انرژی را ذخیره کنید کمک بزرگی در جلوگیری از گرم شدن زمین کرده‌اید. برای رسیدن به این منظور اقدامات زیر را می‌توان انجام داد:
_ اتومبیلی کم مصرف را برای خود انتخاب و همیشه موتور و باد لاستیک‌های آن را تنظیم کنید. با این کار در مصرف بهینه سوخت کمک زیادی کرده‌اید.
_ کمتر از اتومبیل شخصی استفاده و سعی کنید پیاده‌روی را از یاد نبرید و یا از دوچرخه و یا لااقل از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید.
_ به جای لامپ معمولی از لامپ کم مصرف در خانه خود بهره ببرید.
_ به جای گرم کردن بیش از حد خانه درها و پنجره‌ها را درزگیری کنید تا هوای گرم از درزها بیرون نرود.
_ دریچه‌های کولر را ببندید و وسایلی خریداری کنید که کمترین مصرف انرژی را دارند. با رعایت همین دستورالعمل‌های ساده می‌توان تا حدی جلوی پیشامد مرگ‌آور چهارم را گرفت و تا حدودی خیال خود را راحت کرد. البته به شرطی که همه در این کار سهیم باشند.



:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459

قدیم ترها وقتی کسی می‌آمد و راجع به علت بروز بلایای طبیعی نظریه ارایه می‌داد، هیچ کس جدی‌اش نمی‌گرفت اما این روزها همه مانده‌اند که چرا این قدر اتفاق عجیب و غریب روی کره زمین می‌افتد. در همین ماه‌های اخیر، زلزله‌های شدیدی در هائیتی، شیلی و چین رخ داده و هزاران قربانی گرفته است.

آتشفشان عجیب و غریبی در ایسلند هم ناگهان فعال شد و چنان دود و خاکستری را به بالای ابرهای مناطق شمال اروپا فرستاد که تمام پروازها در این منطقه لغو شد. حالا گفته می‌شود آتشفشان دیگری در ایسلند هم در آستانه فوران است و تازه باید به فکر درمان این بلای جدید باشیم. اما همزمان با این سر و صداها در مورد فعالیت آتشفشان ایسلند، سوانح طبیعی دیگری هم در دنیا اتفاق افتاد. زلزله‌های جدیدی کشورهای افغانستان، پاپوا گینه نو و جمهوری دومینیکن را لرزاند و همه ما را هم دوباره دچار دلشوره زلزله کرد. حالا همه دارند از خودشان می‌پرسند که آیا زمین در حال گذار از مرحله زمین‌شناسی خاصی است؟ آیا این دوره با بیش فعالی زمین همراه است؟

فوران توده هاي بزرگي از خاکستر در ايسلند در اثر فعال شدن يکي از آتشفشان هاي خفته اين منطقه باعث شده است نشريه علمي لايو ساينس گزارشي درباره حقايق و رويدادهاي بزرگي که به واسطه آتشفشان ها به وجود آمده اند منتشر کند.

 

در حال حاضر در حدود هزار و 500 آتشفشان سرتاسر کره زمين را پوشانده اند و برخي از آنها به صورت متوالي و براي سال ها فوران کرده و مي کنند. اين پديده وقتي رخ مي دهد که سنگ هاي مذاب يا ماگما تحت فشار و با سرعت به سمت بالا حرکت کرده و بخش ضعيفي از پوسته زمين را شکافته و به خارج راه پيدا کنند.

 

مخازن زيرزميني ماگماها مي توانند براي صدها سال در زير زمين مخفي باقي بمانند و سپس به شکلي دور از انتظار و ناگهاني فوران کنند.

 

نشريه لايو ساينس در پي فوران آتشفشاني در ايسلند پس از 200 سال خاموشي و در اواخر روز پنجشنبه که منجر به فوران مقادير زيادي آب داغ، خاکستر و سنگ ريزه شده و بسياري از پروازهاي فرودگاه هاي اروپايي را با اختلال مواجه کرد گزارشي از 11 نکته درباره آتشفشان هاي جهان منتشر کرده است.

 

1- سنگ هاي متخلخل آتشفشاني تنها سنگ هايي هستند که از توانايي شناور بودن بر روي آب برخوردارند. اين سنگ ها معمولا خاکستري و مملو از حفره هاي حباب مانند هستند که در اثر خروج سريع و پرفشار گازهاي داغ از ميان سنگها به وجود مي آيند.

 

2- نيرومندترين آتشفشان هاي جهان ابرآتشفشان نام دارند. انفجار يک ابرآتشفشان مي تواند باراني از آتش را تا مسافت هزاران مايل بر زمين بباراند و منجر به ايجاد تغييرات آب و هوايي شود. تغييراتي از قبيل کاهش دماي هوا که در نتيجه آزادسازي چندين تن خاکستر در اتمسفر زمين به وجود مي آيد. اين هيولاها دست هاي وحشتناک خود را هر چند صد هزار سال يکبار رو مي کنند. يکي از بزرگترين آنها در پارک ملي «Yellowstone» قرار دارد و دانشمندان نيز اعلام کرده اند انفجار اين آتشفشان نزديک است.

 

3- بزرگترين انفجار آتشفشاني تاريخ به کوه «تامبورا» واقع در جزيره «سامباوا» در اندونزي تعلق دارد. انفجار و فوران اين آتشفشان در سال 1815 منجر به مرگ 100 هزار انسان شد. اندونزي از بيشترين تعداد آتشفشان هاي فعال تاريخ در حدود 76 آتشفشان برخوردار است.

 

4- بيشتر آتشفشان ها در لبه صفحه هاي تکتونيکي رخ مي دهند، صفحه هاي بزرگ سنگي که سطح زمين را تشکيل داده اند اما برخي از آتشفشان ها از جمله ابرآتشفشان «Yellowstone» بر روي مناطقي ديگر به نام مناطق داغ يا فعال آتشفشاني قرار گرفته اند که ماگماها در اين مناطق مسير خود را به آرامي از اعماق به سمت سطح زمين باز مي کنند.

 

5- ايسلند مشهور به سرزمين آتش و يخ بر فراز آتشفشان هاي نوار نيمه اقيانوسي اطلس قرار دارد. آخرين فوران آتشفشان «Eyjafjallajokull» در آوريل 2010 در برابر فواران قدرتمند آتشفشان «Skaptar» در سال 1783 بسيار کوچک به نظر مي آيد ، اين انفجار آتشفشاني تمامي منابع کشاورزي و شيلات جزيره را نابود کرده و منجر به قحطي شد که جان يک پنجم از مردم جزيره را گرفت.

 

6- انفجار سال 1991 آتشفشان «Pinatubo» در فيليپين از انفجار «Skaptar» نيز سخت تر بود. اين انفجار در حدود 22 ميليون تن دي اکسيد سولفور را به خارج از زمين انتقال داد که اين ماده به چرخه مواد زمين وارد شده و حرارت جهاني را حداقل 0.5 درجه سلسيوس کاهش داد.

 

7- آتشفشان ها توانايي رشد کردن دارند با انباشته شدن گدازه ها و خاکسترها لايه هاي جديدي به آتشفشان افزوده شده و ارتفاع آن را افزايش مي دهند. اين يکي از شيوه هاي رايجي است که کوه ها بر اساس آن ساخته مي شوند.

 

8- آتشفشان ها مي توانند منقرض شوند. زماني که دانشمندان اعلام مي کنند از اين پس آتشفشاني هرگز فوران نخواهد کرد ، در واقع انتظار منقرض شدن و نابود شدن آتشفشان وجود دارد. آتشفشان هايي که در حال حاضر فعال نيستند اما احتمال فعال شدن آنها وجود دارد آتشفشان هاي خفته خوانده مي شوند.

 

9- فشار مستقيم برخي از فوران هاي آتشفشاني مي تواند منجر به شکل گيري مخازن ماگمايي شود که در هم فرو مي ريزند و حفره هاي عظيم و کاسه مانندي به نام «کالدرا» به وجود مي آورند.

 

10- بزرگترين آتشفشان موجود بر روي زمين، آتشفشان «Mauna Loa» واقع در هاوايي است. اين آتشفشان يکي از پنج آتشفشان موجود در هاوايي است که در ارتفاع سه هزار و 962 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته است. جزاير هاوايي در واقع به واسطه نقاط داغ و فعال آتشفشاني به وجود آمده اند.

 

11- آتشفشان ها باعث رنگين تر شدن غروب خورشيد مي شوند، زماني که آتشفشان «Kasatochi» در سال 2008 فوران کرد مردم سرتاسر جهان شاهد رنگمايه هاي فوق العادي زيباي نارنجي و سرخ رنگي در غروب خورشيد بودند. اين رويداد ديدني ناشي از انتشار ذرات خاکستر در اتمسفر زمين است که باعث شکست بيشتر پرتوهاي خورشيدي در آسمان مي شوند.

 

 

بحران‌های ناشی از آتشفشان ایسلند

یک کارشناس علوم زمین و آتشفشان نسبت به بحران‌های ناشی از آتشفشان ایسلند به اروپا هشدار داد.محمدجواد کاشانی در گفتگو با فارس با اشاره به فعالیت دوباره آتشفشان ایسلند گفت: با توجه به این‌که مدل آتشفشان ایسلند از مدل آتشفشان موسوم به هاوایی است که دارای گدازه‌های رقیق با ضخامت زیاد و دارای فوران جریانی است پیش‌بینی می‌شود که طول مدت خروج گدازه و غبار و دیگر مواد پرتابی از یک هفته تا یک ماه به طول انجامد.وی دامنه و شعاع این مواد را در پی وزش بادهای موسمی فصل بهار تا اروپای شرقی و پس از آن به سمت ژاپن پیش‌بینی کرد.این کارشناس علوم زمین و آتشفشان با اشاره به این که اگر این توده آتشفشانی با هوای سرد سیبری و هوای گرم صحرای قره‌قوم ترکمنستان ترکیب شود،‌ ذرات ناشی از غبارهای حاصله بر اثر فشار اتمسفر به تدریج لایه‌های سنگینی از توده غبار غلیظ معلق را ایجاد کند که موجب اختلالات تنفسی و دیگر آثار مخرب زیست‌محیطی می‌شود.وی افزود: اگر این پدیده طبیعی 3 تا 6 ماه به طول انجامد،‌بخش قابل توجهی از اروپا قابل سکونت نبوده و مهاجرت اجباری به نقاط دور افتاده جهان اجتناب ناپذیر خواهد شد.کاشانی مهمترین کشورهایی که از این پدیده زیست محیطی آسیب خواهند دید را انگلیس،‌ فرانسه ، بلژیک‌،‌ آلمان‌،‌ هلند ، کشورهای اسکاندیناوی ، اسلوونی ، اوکراین‌ ،‌ روسیه و ژاپن نامید.وی این پدیده را به مثابه یک سونامی در فضا دانست که می‌توان آثار مخاطره آمیز آن را در کل جهان احساس کرد.کاشانی ابراز امیدواری کرد که حداکثر تا یک ماه دیگر با فروکش کردن بخش اصلی انفجار آتشفشان صرفا شاهد بخارات گرم بوده و از حجم مواد مذاب و مخرب کاسته شود.

بايد منتظر باران‌هاي اسيدي باشيم

بهنام اويسي رئيس گروه سازه تكنونيك سازمان زمين شناسي در گفت‌و‌گو با ايلنا نيز ميزان ذرات معلق حاصل از آتشفشان ايسلند را در حدي ندانست كه كشور ايران را مورد تاثير قرار دهد ولي گفت: اگر جريانات هوايي به صورتي باشد كه گرد وغبار را به سمت كشورما هدايت كند بايد منتظر باران‌هاي اسيدي درحد خفيف باشيم.

به گزارش خبرنگار ايلنا اين در حاليست كه به گفته كارشناسان آب و هوا، آتشفشان‌ها بوسيله تزريق ذرات گرد و غبار و گازها به داخل هوا كه باعث تغييرات در جو مي‌شوند و می‌تواند بر آب و هوا تاثیر بگذارد، براي نمونه فوران آتشفشان «تام‌بورا» در سال 1815، 100 ميليون تن غبار اسيد سولفوريك ‌آزاد كرد. اگر چه واقعه فوران آتشفشان «تام‌بورا» سبب خورشيد گرفتگي شد اما برآوردهاي دقيق‌تر نشان مي‌دهد حادثه فوران توبا سبب قطع عمل فتوسنتز در گياهان و كاهش 3تا5درجه‌اي دما در نيمكره شمالي شد.

اين در حاليست كه آتشفشان‌ها غيراز تزريق ذرات گرد و غبار موجب بارش باران‌هاي اسيدي مي شود كه اين باران‌ها علاوه بر موجودات زنده حتي روي سازه‌هاي ساختماني نيز اثرات مخرب دارد.

براساس تحقيقات كارشناسان، اين باران‌ها بر رشد ، توليدمثل كيفيت و توليد محصولات كشاورزي اثر منفي مي‌گذارد.

 

اما رواياتي كه از ائمه معصومين (ع) از اوضاع اخرالرمان بدست ما رسيده است :

امام‌ صادق‌(ع‌) با بشارت‌ ظهور مهدي‌(ع‌) در اين‌باره‌ فرمودند: مهدي‌ را به‌ شما بشارت‌ مي‌دهم‌ كه‌ پس‌ از پديد آمدن‌ اختلافات‌ در ميان‌ امتم‌ و زلزله‌هاي‌ بسيار ظهور خواهد كرد. محمدالساده‌، شش‌ ماه‌ پاياني‌، ترجمه‌ محمود مطهري‌نيا، ص‌64

همچنين‌ در جاي‌ ديگر فرموده‌اند: از نشانه‌هاي‌ قيام‌ آن‌ حضرت‌ اين‌ است‌ كه‌ در سالي‌ پر از زلزله‌ و سرما اتفاق‌ مي‌افتد. محمدالساده‌، شش‌ ماه‌ پاياني‌، ترجمه‌ محمود مطهري‌نيا، ص‌64

 

از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل مى كنند كه فرمودند:

 

"اذا راءيتم نارا من المشرق شبه الهردى العظيم تطلع ثلاثة ايام او سبعة فتوقعوا فرج آل محمد صلى الله عليه و آله ان شاء الله عزوجل ان الله عزيز حكيم ".

 

هرگاه ديديد كه آتشى عظيم از جانب مشرق روشن شد و عمر آن سه روز يا هفت روز ادامه پيدا كرد، منتظر فرج آل محمد باشيد (ظهور امام عصر روحى له الفداء)، البته اگر خداوند حكيم و مقتدر بخواهد. 

 

آتشى از آسمان:

 

در بعضى از روايات اسلامى به آتش زرد و سرخ فامى اشاره شده كه از مقدمات ظهور حضرت مهدى (عج) است . از امام صادق (عليه السلام) روايت ‏شده كه فرمود:

 

 وقتى آتش بزرگى از سوى مشرق مشاهده گرديد كه در بعضى شب‌ها بالا مى‏آيد، در آن هنگام گشايش كار مردم پديد مى‏آيد و اين آتش اندكى قبل از ظهور قائم خواهد بود. بحارالانوار، ج‏52، ص‏240 .

 

 و از امام باقر (عليه السلام) روايت ‏شده كه فرمود:

 

وقتى از جانب مشرق آتشى بزرگ و سرخ فام مشاهده نموديد كه سه يا هفت روز بالا مى‏آيد . در آن هنگام به خواست‏ خدا منتظر فرج آل محمد (صلي الله عليه و آله) باشيد و خدا عزيز و حكيم است. بحارالانوار، ج‏52، ص‏230

 

در نسخه خطى ابن حماد از ابن معدان نقل شده است كه گفت:

 

وقتى در ماه رمضان ستونى از آتش از جانب شرق در آسمان مشاهده نموديد تا مى‏توانيد مواد غذايى و خوراك تهيه نماييد كه آن سال قحطى خواهد بود. عصر ظهور، ص‏297

 

در انجيل لوقا نيز از آتشى شبيه آنچه در روايات اسلامى آمده به عنوان نشانه‏اى از ظهور ياد شده است:

 

در آن زمان، دنيا مانند زمان لوط خواهد بود كه مردم غرق كارهاى روزانه‏شان بودند، مى‏خوردند و مى‏نوشيدند و خريد و فروش مى‏كردند، مى‏كاشتند و مى‏ساختند تا صبح روزى كه لوط از شهر سدوم بيرون آمد و آتش گوگرد از آسمان باريد و همه چيز را از بين برد. بلى به هنگام بازگشت من، اوضاع دنيا به همين صورت خواهد بود.  لوقا، 17: 28 و 29 و 30

 آتشی عظیم در آسمان

 الف - ” هنگامي كه نشانه اي بزرگ در آسمان ديده شود و آن آتشي عظيم است كه از سوي مشرق زمين پديد آيد و شب هايي بدرخشد، فرج مردم در آن زمان است كه اين نشانه در پيش قدم ظهور قائم (عج) و به فاصله اندك مي باشد .“

 ب ـ ” عمودي از آتش در طرف مشرق آسمان پديد مي آيد كه همه مردم روي زمين آنرا مي بينند. هر كس آن زمان را درك كند براي خانواده اش مواد غذايي يك ساله را تأمين كند.“  ( روزگار رهایی)

 البته روايات بالا ¸ بيشتر در مورد وقوع اتشفشان در شرق اشاره مي كند و اشاره اي به وقوع  ان در غرب نكرده است .البته دربعضي روايات ديگر از وقوع اتشفشان در غرب نيز مطالبي يافت مي شود .. اما مسئله مهم ¸ شباهت اتشفشان ايسلند با  مطالب موجود در روايات مي باشد . مثلا مدت زمان اتشفشان كه از سه تا هفت روز به طول مي انجامد و...

 قطعا در اينده نزديك ¸ شاهد افزايش تعداد اتشفشان ها در شرق و غرب خواهيم بود كه مهمترين انها ¸شايد  اتشفشان  منطقه شرق باشد كه در روايات تاكيد شده است .و به دليل الوده شدن زمين هاي كشاورزي و ... ائمه معصومين ¸ توصيه به ذخيره سازي مواد غذايى و خوراكي  كرده اند .

در مورد اتشفشان ايسلند در خبرها مطالبي به صورت زير داريم...

 

کارشناس علوم زمین و آتشفشان با اشاره به این که اگر این توده آتشفشانی با هوای سرد سیبری و هوای گرم صحرای قره‌قوم ترکمنستان ترکیب شود،‌ ذرات ناشی از غبارهای حاصله بر اثر فشار اتمسفر به تدریج لایه‌های سنگینی از توده غبار غلیظ معلق را ایجاد کند که موجب اختلالات تنفسی و دیگر آثار مخرب زیست‌محیطی می‌شود.

تاثير آتشفشان بر منابع آب

 

در تاريخ 22 مارس، مشاهده شد كه دماي آب و سطح آب رودخانه "كروسا " (Krossa) كه در ميان كوه‏هاي منطقه جاري است شديدا افزايش يافته است. ظرف تنها دو ساعت دماي آب اين رودخانه 6 درجه سانتيگراد افزايش يافت كه بي‏سابقه است اما اندكي بعد سطح و دماي آب به حالت عادي بازگشتند. به نظر مي‏رسد كه اين افزايش دما به خاطر فوراني بوده كه در نزديكي رودخانه رخ داده است. در برخي محل‏ها نيز جريان داشتن رودخانه به كاهش دماي مواد مذاب جريان يافته كمك مي‏كند.

نمونه‏هايي كه از خاكسترهاي آتشفشان در نزديكي محل فوران برداشته شده 58 درصد بيش از گدازه‏هاي مذاب جاري شده داراي عنصر سيليس بوده است. كشاورزي و دامداري در اين منطقه از ايسلند بسيار حياتي است، به كشاورزان نيز گفته شده است كه محصولاتشان و دام‏هايشان نبايد از آب آلوده به گدازه‏ها تغذيه كنند چون خطرات زيادي آنها را تهديد خواهد كرد. به گله‏داران اسب نيز توصيه شده تا گله‏هاي خود را بيرون نبرند چون فرود آمدن خاكستر بر سرشان اثري مرگبار بر آنها باقي مي‏گذارد.

 

اثرات زيست‏محيطي درازمدت آتشفشان ايسلند

گدازه‏هاي آتشفشان ايسلند داراي فلورايد زيادي هستند و بنابراين براي موجودات زنده، دام‏ها و بالاخص گوسفندان بسيار خطرناكند. در سال 1783 كه كوهي ديگر در ايسلند فوران كرده بود 79 درصد گوسفندهاي منطقه از بين رفتند. خاكستر اين آتشفشان همچنين با وارد كردن مقادير زيادي دي‏اكسيد سولفور به هوا، مي‏تواند براي سلامتي افراد، بخصوص كساني كه داري بيماري تنفسي هستند، مضر باشد.

در سطح محلي نيز تغييرات زيست محيطي همچون غروب‏هاي سرخ رنگ در سطح اروپا ديده شود.

 

سایت رجا نیوز در مطلبی تحت عنوان "تحریم اقتصادی خداوند را چاره‌ای نیست" به نقل از سایتی به نام "شبهه" نوشت:  مدت‌هاست که اروپایی‌ها نیز در تبعیت و فرمانبری از آمریکا – انگلیس و لابی صهیونیسم، در پی تشدید تحریم‌های اقتصادی بی‌ثمر علیه جمهموری اسلامی ایران هستند. البته هر چند که به هیچ توافق جمعی و نتیجه‌ای دست‌ نیافته‌اند، اما سعی دارند که با فرافکنی تبلیغاتی دست کم از جوسازی بهره‌ای ببرند.

 

در همین راستا شائبه‌ی قرار گرفتن تحریم پروازهای ایرانی در پیش‌نویس لایحه‌ی تشدید تحریم اقتصادی ایران چنان قوت گرفت که برخی از خبرگزاری‌ها صدور ابلاغ آن به کلیه‌ی فرودگاه‌ها را نیز اعلام نمودند!

 

اما دیری نپایید که فعالیت آتشفشانی کوهی در گوشه‌ای از اروپا (ایسلند) آغاز شد و چنان دود و خاکستری در هوا گسترد که منجر به تعطیلی کلیه‌ی فرودگاه‌های اروپا گردید و تمامی ترددها، حمل‌ و نقل‌ها و فعالیت‌های فرودگاهی و هواپیمایی تمامی کشورها و شرکت‌های اروپایی را مختل نمود.

 

دیگر نه هواپیمایی از اروپا قادر به پرواز است و نه پروازی به اروپا انجام می‌پذیرد و اغلب تعاملات اروپا به ویژه در عرصه‌های اقتصادی و گردشگری با معضلی حل نشدنی روبرو شده است.

 

مهم نیست که آنها نام این حادثه را «بلای طبیعی» یا «خشم طبیعت» یا هر چیز دیگری بنامند، بلکه مهم این است که «بلا» از جایی که گمان نمی‌کردند بر آنها نازل شد و ما می‌دانیم که همه‌ی قدرت‌ها دست خداوند است و تحریم او را جز خودش هیچ کس نمی‌تواند بشکند و یا بی‌اثر نماید.

 

« وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ» (آل عمران - 54)

 

ترجمه: و نيرنگ كردند خدا هم نيرنگ كرد، و خدا بهترين نيرنگ‏كاران است‏.

 

« أَ فَأَمِنَ الَّذينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ» (النحل – 45)

 

ترجمه: كسانى كه نيرنگ‌هاى بد كرده‏اند مگر ايمن شده‏اند از اين كه خدا آنها را به زمين فرو برد يا عذاب از آنجايى كه احساس نمى‏كنند به ايشان برسد؟

 

ZDF-heute.de-18.04.2010 : در آلمان دست کم تا 20 ساعت دیگر هیچ پروازی صورت نمی‌گیرد!

 

این خبرگزاری (شبکه دوم رسمی آلمان) می‌افزاید: به دنبال انتشار گسترده‌ی خاکسترهای آتشفشانی و تعطیلی فرودگاه‌ها، موج اعتراضات مردم بلند شده است. هیچ پایانی را نمی‌شود پیش‌بینی کرد و فقط مشخص است که آسمان‌های آلمان و انگلیس دست کم تا 20 ساعت دیگر به همین وضعیت باقی می‌مانند. فرودگاه‌های فرانسه و ایتالیا نیز تا فردا تعطیل است و موج اعتراضات مردم هم چنان گسترده‌تر می‌گردد.

 

ARD-Tagesschau.de: 18.04.2010 (خبرگزاری شبکه اول تلویزیونی آلمان) نیز خبر از تعطیلی کنترل ترافیک هوایی آلمان تا 20 ساعت دیگر به خاطر ابر خاکستری که آسمان را فرا گرفته است می‌دهد.

 

این خبرگزاری به نقل از سخنگوی هواپیمایی آلمان می‌افزاید: هنوز تمامی 16 فرودگاه بین‌المللی و کلیه‌ی فرودگاه‌های منطقه‌ای تعطیل است و تصمیم‌گیری برای ادامه‌ی این اوضاع یا آغاز به کار در حال بررسی است.

 

لوفت‌هانزا نیز با اعلام اضافه شدن 20 ساعت دیگر به تعطیلی پروازها از مردم خواسته تا در فرودگاه‌ها نماند.

 

سخنگوی کنترل ترافیک هوایی آلمان با اذعان به سردرگی و بلاتکلیفی هزاران مسافر در فرودگاه‌ها گفت: ممکن است پس از نشست خاکستر مشکلات دیگری چون طوفان یا باران پیش‌آید.

 

حقایقی در باره دو آتشفشان عظیم "تامبورا " و "توبا":

 

اما آتشی از مشرق که در روایات عصر ظهور به آن اشاره شده ، ممکن است فوران یکی از دو آتشفشان عظیم "توبا" و یا "تامبورا" در اندونزی باشد. حقایقی در باره این دو آتشفشان وجود دارد که بررسی آن می تواند روایات عصر ظهور را در باره علائم طبیعی در زمین و آسمان قابل درک نماید.

 

1-     آتشفشان "توبا"

دهانه آتشفشان "توبا" به شکل دریاچه ای با طول 100 کیلومتر و عرض 30 کیلومتر و عمق 505 متر می باشد. و در جزء شمالی جزیره سوماترا قرار گرفته است. ارتفاع آن از سطح دریا 900 متر می باشد و بزرگترین دریاچه آتشفشانی روی زمین است. آخرین فعالیت آن در 69.000 تا 77.000 سال قبل بوده و موجب تغییرات آب و هوایی شدید بر روی کره زمین شده و باعث نابود شدن بسیاری از نسل موجودات روی زمین شده و همچنین باعث تغییرات ژنتیکی شدید بر روی نسل انسان امروزی شده است.

 

بر آورد شده است آخرین فوران توبا تقريباً 10000-1000 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك و همين اندازه‌ خاكستر‌هاي ريز در 37-27 كليومتري جو منتشر كرده است.

  

2- آتشفشان "تامبورا "

 این آتشفشان اگر چه جزو پنج آتشفشان ذکر شده در بالا به لحاظ قدرت نیست ولی به هر حال با توجه به اینکه بزرگترین فوران تاریخ تمدن حاضر را موجب شده و موجب تغییرات فراوانی در آب و هوا گردیده می توان از آن به عنوان مدلی برای بررسی آتشفشانهای عظیم استفاده کرد. فوران تامبورا در آوریل سال 1815 در مقايسه با ديگر فوران‌ها فقط 100 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك ‌آزاد كرد. اگر چه واقعه فوران آتشفشان تامبورا سبب خورشيد گرفتگي شد اما برآوردهاي دقيق‌تر نشان مي‌دهد حادثه فوران توبا سبب قطع عمل فتوسنتز در گياهان و كاهش C°5-3 دما در نيمكره شمالي شد..

 

تامبورا در جزیره سامبوا درجنوب جاوه قرار دارد. آتشفشان تامبورا بلندترین کوه آتشفشانی موجود در اندونزی می باشد. فوران كوه آتشفشاني تامبورا در اندونزي در سال 1815 ميلادي بطور تخميني باعث مرگ 90 هزار نفر شد. اما چون اين آتشفشان باعث نابودي وسيع زمينهاي كشاورزي، آلودگي آب و به تبع آن شيوع بيماري شد، بيشتر قربانيان بعد از فوران اين كوه، و در اثر قحطی وگرسنگي و بيماري جان خود را از دست دادند

 

فوران آتشفشان تامبورا بزرگترین و شدیدترین فوران تاریخ تمدن حاضر بوده و قدرت آن در درجه بندی آتشفشانها 7  ارزیابی شده و شدت آن به حدی بوده که صدای آن در جزیره سوماترا اندونزی که 2600 کیلومتر با آن فاصله دارد، شنیده شده. فعالیت تامبورا از 5 تا 11 آوریل 1815 ادامه داشت و تا 17 آوریل میلیونها تن خاکستر در اطراف خود پراکنده ساخت و مناطق وسیعی از زمینهای اطراف را تحت دهها متر خاکستر سوزان . پنهان نمود از بین قربانیان تامبورا در حدود 11 تا  12 هزار نفر تنها در لحظه فوران کشته شدند و به دنبال تغییرات شدید جوی در آمریکای شمالی و اروپا،  سال 1815 به نام "سال بدون تابستان" شناخته شد و خاکسترهای این آتشفشان تا انگلیس رسید. محصولات زراعی از بین رفته و موجب مرگ حیوانات دامی بسیاری در اروپا شد و بدترین خشکسالی در قرن 19نوزدهم را در طول تاریخ رقم زد. مواد خارج شده از  دهانه این آتشفشان 160 کیلومتر مکعب تخمین زده شد . از پی آمدهای آتشفشان تامبورا در سال 1815 فرو ریختن بخشی وسیعی از مناطق اطراف آتشفشان ( کالدرا) به سمت داخل شد (خسف) و موجب تسونامی ( انفجار در اقیانوس و پیدایش امواج قدرتمند آب) قدرتمندی در اقیانوس هند گردید. دریاچه ای در دهانه این آتشفشان به قطر 6 تا 7 کیلومتر و عمق 600 تا 700 متر تشکیل گردید ارتفاع کوه تامبورا قبل از آتشفشان 4300 متر بوده و بعد از آتشفشان ارتفاع آن به  2851 متر تقلیل یافت یعنی قله و اطراف این کوه در حدود 1449 متر به داخل زمین فرو رفته است.

 

یلوستون جهمنی که آمریکا را خواهد بلعید!

 یلوستون ، نام پارکی طبیعی در آمریکاست که به مناظر بی نظیر ، دریاچه آب گرم و فواره های جوشان معروف است. این آتشفشان  تقریبا در وسط آمریکا قرار دارد و آتشفشان مشابه دیگری نیز در شرق کالیفرنیا به چشم می خورد . هر دو این آتشفشانها جزو سوپر ولکانوها یا آتشفشانهای عظیم پنجگانه روی زمین هستن

 

پیش از این در باره آتشفشان تامبورا و توبا در اندونزی و آتشفشان وزوو در ایتالیا توضیح دادیم . آتشفشان یلوستون به لحاظ حجم مشابه آتشفشان توبا است و مخزن ماگما ( مواد مذاب) آن در زیر زمین به 50 تا 100 برابر آتشفشان تامبورا می رسد. این آتشفشان و حجم آن زمانی کشف شد و مورد توجه قرار گرفت که دانشمندان آمریکایی عکسهای هوایی به کمک ماهواره را از این منطقه گرفتند . در ابتدا برای دانشمندان باور نکردنی بود که طول دهانه ( کالدرا) این آتشفشان 70 تا 80 کیلومتر و عرض آن بین 30 تا  65 کیلومتر باشد،  ولی مدتی بعد با نقشه برداری و بررسی زمین و آثار سنگها و تصاویر هوایی با ماهواره های مخصوص و نیز بررسی زلزله های این منطقه متوجه شدند که منطقه ای که روزانه دهها هزار نفر از روی آن عبور و مرور می کنند دهانه یک آتشفشان عظیم ماقبل تاریخ است. یافته های علمی در باره یلوستون نشان می دهد که این آتشفشان در دوره های مختلف فعالیتهایی با درجه 8 VEI  یعنی بالاترین درجه به لحاظ شدت آتشفشانی داشته است و بطور متوسط هر ششصد هزار سال یکبار فعالیت می کند و  از آخرین فعالیت این آتشفشان 640 هزار سال می گذرد. با بررسی فسیلهای دایناسورها در بخشهای مختلف آمریکا، دانشمندان دریافتند یکی از عوامل از بین رفتن دایناسورها در میلیونها سال قبل فوران یکی از دو آتشفشان "توبا" و یا "یلوستون" بوده است. خاکسترهای آتشفشانی در اطراف فسیلهای این جانوران غول پیکر گویای آن است که این حیوانات در زیر هزاران تن خاکستر سوزان دفن شده اند . این خاکسترها دارای ذرات بسیار ریزی می باشند که مثل الماس می درخشد .از سویی دیگر بررسی فسیل استخوانهای دایناسورها نشان می دهد که بسیاری از آنان در اثر تنفس خاکسترهای آتشفشانی به تدریج ریه هایشان پر شده و دچار بیماریهای تنفسی شده اند و طی دوره زمانی محدودی بعد از آتشفشان عظیم از بین رفته اند. همچنین خاکسترهای آتشفشانی در ژنتیک حیوانات و انسانهای نسلهای بعد تغییرات قابل توجهی را ایجاد کرده است.

 

آیا یلوستون دوباره فوران خواهد کرد؟

 

این سئوال مهمی است که دانشمندان سعی دارند به آن پاسخ بدهند .  تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که بر خلاف سایر آتشفشانها که سطح مواد مذاب در آن گاهی بالا آمده و زمانی دیگر فروکش می کند، یلوستون در سالهای اخیر همواره با بالا امدن سطح دهانه آتشفشان همراه بوده . میزان این بالا آمدگی در سه سال اخیر ، سالیانه 8 سانتی متر بوده که سه برابر بیش از سالهای قبل از آن است و نشان می دهد فشار فوق العادی از قسمتهای زیرین به آن وارد می شود و ضمنا فروکش هم نداشته است. بالا امدن ارتفاع یلوستون در قبل از 2003 سالیانه 2 تا 2.5 سانتی متر بوده است . زلزله های شدید با درجه بالاتر از 3.5  که به شکل منظم در عمق نزدیک به زمین علامت دیگری برای آغاز فعالیت های یلوستون است. از سویی دیگر فوران آبهای جوشان و خشک شدن درختان و گیاهان سبز و بالا رفتن حرارت زمین در برخی نقاط کالدرا تا 200 درجه سانتی گراد نشان از نزدیک بودن فعالیت این آتشفشان است. همچنین تصاویر هوایی نشان می دهد که سطح مواد مذاب در دهانه یلوستون به سه کیلومتری زیر پوسته رسیده است .

 

مرکز ژئوفیزیک آمریکا آمار زلزله های این منطقه را مرتب در سایتی ثبت می کند ، این سایت نشان می دهد که از اواخر سال 2008 و تا پایان فوریه شدت زلزله ها و تعداد آنها و نیز عمق زلزله های منطقه یلوستون تغییرات زیادی را نسبت به قبل نشان می دهد.

 

در اخر بايستي  توجه داشته باشيم .. مسئله مهم اين نيست كه اتشفشان ايسلند ¸يكي از علائم نزديكي به ظهور است ¸ بلكه بايد به اين نتيجه برسيم كه قدرت خداوند بزرگ و مهربان ¸  فوق تمامي قدرت هاي ديگر است و زماني كه اراده نمايد  قادر است با اتشفشاني حقير و ناچيز ¸ همانند اتشفشان ايسلند ¸ قدرت هاي زورگو و به ظاهر قدرتمند را ¸ اين چنين تحقير نمايد و انان را با حقارت تمام ¸به زانو در اورد و اراده خويش را كه همان ¸ وارث شدن بندگان صالح خويش بر روي زمين است به اجرا در اورد و قطعا همين گونه خواهد بود و انشا الله كه اين وعده تخلف ناپذير پروردگار قهار ¸ به زودي زود ¸ تحقق پيدا كند.



:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459

کمتر از دو سال به موعد پیشگویی باستانی مایاها باقی مانده و تب رویدادهای دسامبر 2012 / آذر 1391 روز‌به‌روز داغ‌تر می‌شود. اما عواملی که قرار است دنیا را به پایان برساند تا چه‌اندازه محتملند؟

در مورد نظریه‌های پایان دنیا و فرا رسیدن رستاخیر در سال 2012 حقایق و فرضیاتی وجود دارد. در این نوشته که ترجمه مقاله ای در سایت تلگراف است، سعی می‌کنیم بعضی از آن‌ها را توضیح دهیم.


حمله موجودات بیگانه
احتمال: 1 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437454856.jpg

از زمانی که هربرت جرج ولز کتاب جنگ دنیاها را در سال 1898 / 1277 منتشر کرد، حمله موجودات فضایی سوژه بسیاری از آثار تخیلی در سراسر جهان شد. ترس از چنین حملاتی از جاهایی مانند مریخ یا توسط موجوداتی خارج از کهکشان ما و حتی از ابعاد دیگر هر از چندگاهی مانند جزر و مد دنیای ناامید کره زمین را درمی‌نوردد.

محققان متوجه شدند ترس از حمله موجودات فرازمینی در حال افزایش است. بسیاری معتقدند حادثه روزول در سال 1947 در اثر برخورد یک بشقاب پرنده با زمین رخ داده است. علاوه بر آن تصاویر و ویدیوهای معتبری که تاکنون از اشیای پرنده موجود در آسمان تهیه شده نیز رو به افزایش است و می‌‌تواند به گونه‌ای تاییدکننده این واقعیت باشد که احتمال حمله از جانب موجودات فضایی رو به افزایش است.

شواهد: انتشار تصاویر، ویدیوها و اسناد رسمی که ادعا می‌کند کشورهایی در جهان در طول 50 سال گذشته فعالیت اشیای پرنده ناشناس را مشاهده کرده‌اند، داستان‌هایی که افراد گروگان گرفته شده و برخی دیگر مطرح کرده‌اند.



برخورد سیاره ناشناخته نیبیرو به زمین
احتمال: 2 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437453653.jpg

در هزاران سایت و بلاگ اینترنتی ادعا شده که در سال‌های اولیه قرن 21 ، سیاره‌ای کشف نشده با زمین برخورد کرده یا از فاصله بسیار نزدیک آن عبور می‌کند و این اتفاق یا منجر به نابودی تمامی تمدن‌های روی زمین می‌شود یا دگرگونی‌های بسیار بزرگی در سراسر این سیاره به وجود می‌آورد.

نام نیبیرو در اواخر دهه 1960 / 1340 توسط زکریا سیچین در کتابش مطرح شد. به اعتقاد سیچین، نیبیرو سیاره‌ای در منظومه شمسی ماست که در مداری نامنظم می‌چرخد و هر 3700 سال به محدوده داخلی وارد می‌شود. اما سیچین هیچ‌گاه نگفت که این سیاره زمین را تهدید خواهد کرد. برخی دیگر هم معتقدند نیبیرو خواهر کوتوله قهوه‌ای رنگ خورشید ماست و برای اولین بار در انتهای سال جاری دیده خواهد شد.

شواهد: شواهد بسیار کمی در این مورد موجود است. در این بین برخی به کشف سال 2005 / 1384 ناسا استناد می‌کنند که دهمین سیاره در حاشیه خارجی منظومه شمسی را به ما معرفی کرد. بسیاری معتقدند این سیاره در سال 2012 از فاصله نزدیک به زمین عبور خواهد کرد، اما حقیقت این است که حرکت این سیاره به احتمال زیاد به سمت داخل منظومه شمسی نخواهد بود.
 


فاجعه خورشیدی
احتمال: 3 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437451314.jpg

این هم یکی از نظریه‌های فرا رسیدن آخرالزمان مطابق با تقویم مایا است که البته شاید بر اساس شواهد علمی درست هم باشد. در این نظریه در دسامبر 2012 / آذر 1391 فوران‌های عظیم و گازهای دفع شده از خورشید، زمین را احاطه کرده و بشریت و تمام اکوسیستم‌ها را نابود خواهند کرد. البته هیچ شواهدی وجود ندارد که بتوان با کمک آن‌ها رویدادهای مشابه با این را در گذشته اثبات کرد.

شواهد: ممکن است ارتباطاتی بین چرخه‌های 11 ساله خورشیدی و چرخه‌های زمانی دیده شده در تقویم مایا وجود داشته باشد، اگرچه این شواهد بسیار ضعیف هستند. اما به هر حال فوران‌های خورشیدی می‌توانند مشکلاتی مانند آسیب‌دیدگی ماهواره‌ها یا آسیب رسیدن به فضانوردان و حتی قطع برق در سطح گسترده را باعث شوند. اما قطعا این فوران‌ها آن‌قدر قدرتمند نخواهند بود که بتوانند زمین را در سال 2012 نابود کنند.

به اعتقاد دانشمندان در آینده بسیار دور و زمانی که سوخت خورشید به پایان می‌رسد، این ستاره به یک غول سرخ تبدیل شده و زمین را در برخواهد گرفت، اما این اتفاق نه در سال 2012 بلکه حداقل تا 5 میلیارد سال دیگر رخ نخواهد داد. سال گذشته آپولینایو شیلی پیسکتان از ریش‌سفیدان مایایی این ادعا را رد کرد و گفت: «جهان در سال 2012 به پایان نخواهد رسید. من سال گذشته از انگلستان بازگشتم و شنیدن مداوم این حرف‌ها و سوالات در مورد آخرالزمان مرا دیوانه کرد». ناسا هم اعلام کرده که جهان در 21 دسامبر 2012 به پایان نخواهد رسید.
 


تغییر قطب‌های مغناطیسی زمین
احتمال: 10 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437452117.jpg

تعداد زیادی از معتقدان به آخرالزمان باور دارند که در آینده، قطب‌های مغناطیسی زمین معکوس شده و به این ترتیب جهت چرخش زمین برعکس می‌شود که این موضوع می‌تواند باعث بروز وقایع فاجعه‌باری شود. در این بین آن‌ها به شواهدی در مورد تغییر قطب‌های زمین در گذشته اشاره کرده و ادعا می‌کنند می‌توان این ادعا را با مطالعه لکه‌های خورشیدی و نظریه میدان مغناطیسی اثبات کرد. بسیاری معتقدند مایاها و مصریان باستان شواهدی در مورد تغییر قطب‌های زمین در آینده پیدا کرده‌اند و امروزه اسرار مربوط به آن یافته‌ها توسط دولت‌های جهان مخفی نگه داشته می‌شود.

شواهد: مطالعات انجام شده توسط دانشمندان دانشگاه پرینستون و پاول ساباتی در تولوس فرانسه نشان می‌دهد که زمین در 800 میلیون سال پیش تعادل خود را بازیابی کرده است. آن‌ها مواد معدنی مغناطیسی را در سنگ‌های رسوبی نروژ مطالعه کرده و متوجه شدند قطب شمال در طول 20 میلیون سال گذشته نزدیک به 50 درجه جابجا شده که تقریبا معادل یک‌چهارم فاصله بین دو قطب زمین است. دانشمندان دیگر هم متوجه شدند جابجایی‌های فصلی در مناطق هر دو قطب می‌تواند در موقعیت آن‌ها تاثیرگذار باشد. اما چیزی که دانشمندان و معتقدان به آخرالزمان در 2012 در آن توافق ندارند، زمان وقوع این تغییرات است. در حالی که بسیاری از این افراد معتقدند این جابجایی قطب می‌تواند در دوره زمانی بسیار کوتاهی رخ دهد، دانشمندان معتقدند این اتفاق حداقل به یک میلیون سال زمان نیاز دارد.
 


ابرآتشفشان‌ها
احتمال: 10 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437454777.jpg

یک ابرآتشفشان می‌تواند از فوران هر آتشفشان دیگری در تاریخ مدرن بزرگ‌تر باشد. محققان معتقدند این واقعه زمانی اتقاق می‌افتد که مواد مذاب به پوسته زمین برسند اما نتوانند از آن عبور کنند. در ابتدا بخش زیادی از زمین در اثر فشار فوق‌العاده‌ای که بر اثر این رویداد به وجود می‌آید، نابود می‌شود و پس از آن، مواد آتشفشانی در مقیاسی عظیم به آسمان فوران خواهند کرد و میلیون‌ها تن مواد مذاب و گازهای سمی در جو زمین منتشر می‌شود. این رویداد می‌تواند جهان را در یک زمستان اتمی یا عصر یخبندان فرو ببرد که در بدترین وضعیت می‌تواند به پایان حیات در بخشی از زمین یا تمام آن منجر شود.

شواهد: اکثر نگرانی‌ها از وقع ابرآتشفشان‌ها به پارک یلواستون در آمریکا محدود می‌شود. تصاویر ماهواره‌ای در طول چند سال گذشته نشان از تغییراتی در حرکت سنگ‌های گداخته در فاصله 16 کیلومتری زیر زمین دارد. وین تاچر از تحقیقات زمین شناسی آمریکا اخیرا در نشریه نیچر نوشت:«ما می‌دانیم که ابرآتشفشان یلو استون تا چه میزان ناآرام است. هیچ کس نمی‌داند که آیا این آتشفشان فوران خواهد کرد و در صورت وقوع این اتفاق زمان دقیقش کی خواهد بود».
 


جنگ جهانی سوم
احتمال: 15 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437454405.jpg

تقریبا درست در زمانی که جنگ جهانی دوم در سال 1945 / 1324 به پایان رسید، نگرانی‌ها در مورد شروع جنگی دیگر آغاز شد. زمانی که روسیه اولین بمب اتمی خود را دو سال بعد آزمایش کرد، رقابت سلاح‌های اتمی بین شرق و غرب آغاز شد. اختراع تسلیحات هیدروژنی باعث شتاب گرفتن این رقابت‌ها شد که در بحران تسلیحاتی کوبا در سال 1962 / 1341 به اوج خود رسید. ساخت این سلاح‌ها در بین دهه‌های 1970 / 1350 و 1980 / 1360 ادامه پیدا کرد، اما گفتگوهای خصوصی بین کرملین و کاخ سفید و دیگر کشورها، تهدید یک جنگ اتمی تصادفی را کاهش داد. این تهدیدها در نهایت در دهه 1990 / 1370 و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کم‌ترین حد خود رسید. اما برخی نگران جنگ بین دو کشور کره شمالی و کره جنوبی هستند.

شواهد: امروزه ترس‌ها از یک مرکز تبادلات اتمی همراه با افزایش قدرت چین و پاسخ آمریکا و هم‌چنین احتمال جنگ بین هند و پاکستان و کره شمالی و جنوبی می‌تواند باعث بروز درگیری‌هایی در سطح جهان شود.
 


ترورهای گسترده - تروریسم
احتمال: 20 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437453864.jpg

از واقعه 11 سپتامبر 2001 که به کشته شدن 3هزار نفر در نیویورک انجامید، ترس از القاعده و دیگر شبکه‌های تروریستی افزایش یافته است. بسیاری معتقدند این گروه‌ها به دنبال تسلیحاتی برای نابودی و تخریب گسترده در شهرهای بزرگ غربی هستند و حتی ممکن است دست به حمله شیمیایی یا بیولوژیکی بزنند.

اظهارات دولت‌ها در مورد چنین خطراتی فقط به میزان کمی توانسته است ناامیدی را در کشورهای آمریکا و انگلستان کاهش دهد. گفته می‌شود دیک‌ چنی معاون رییس‌جمهور سابق ایالات متحده بارها از یک حمله اتمی به این کشور اظهار نگرانی کرده است.

در بسیاری از نظریات، خصوصا آن‌هایی که معتقدند حملات 11 سپتامبر در اصل توسط عناصر داخلی در دولت آمریکا طراحی و پیاده‌سازی شده، این اعتقاد وجود دارد که یک حمله گمراه کننده اتمی دیگر نیز اتفاق خواهد افتاد تا توجهات را از بحران‌های غرب منحرف کرده و زمینه را برای ایجاد دولتی یکه تاز در جهان فراهم کند.

شواهد: اسامه بن لادن چند سال پیش ادعا کرد سازمان‌هایش به تاسیسات و تجهیزات اتمی دسترسی دارند، اگرچه این ادعاها فقط برای ترساندن مردم بود؛ اما در این بین نگرانی‌هایی در مورد تسلیحات اتمی متعلق به اتحادیه جماهیر شوروی وجود دارد که به خوبی نیز محافظت نمی‌شوند. به هر حال هیچ شواهدی که نشان دهد القاعده یا هر کس دیگری به سلاح‌های اتمی دسترسی دارند به دست نیامده است. البته در این بین نگرانی‌های زیادی در مورد عدم ثبات رژیم پاکستان وجود دارد که کشوری مجهز به تسلیحات اتمی است. شاید القاعده بتواند از این موقعیت استفاده کرده و به سلاح‌های اتمی دست بیابد.
 


نظریه Peak oil
احتمال: 40 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437453133.jpg

کاهش ارزش سهام‌های جهانی نفت واقعا نشان دهنده فروپاشی اقتصادی جهان است حتی با وجودی که میزان طلای سیاه جهان نسبت به گذشته افزایش داشته است. اما بر طبق نظریه پیک اویل (peak oil) که در مورد منابع، تقاضا و قیاس منطقی آنهاست، در مقطعی زمانی تقاضای مصرف نفت بیش‌تر از ظرفیت منابع نفتی خواهد شد. اما این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟ عده‌ای معتقدند از چندی قبل این اتفاق آغاز شده و عده‌ای دیگر نیز فاصله بین زمان حال تا سال 2020 را برای وقوع آن محتمل می‌شمارند.

در این بین برخی از سایت‌های آخرالزمان این نظریه را مرتبط با رویداد مههم تقویم مایا در سال 2012 می‌دانند. افزایش تقاضا نسبت به منابع موجود نفت می‌تواند عواقب بسیار بدی در جهان داشته باشد؛ چرا که اقتصاد اکثر کشورهای دنیا به این ماده وابسته است. کشاورزی نیز به طور کامل به کودهای شیمیایی بستگی دارد و صنعت پلاستیک نیز یکی از وابستگان اصلی به نفت است. به این ترتیب می‌توان منتظر فروپاشی نظم اجتماعی جهان در آینده نزدیک باشیم.

شواهد: مطمئنا زمان فرا رسیدن نظریه Peak oil نزدیک است، اما دو سوال مهم در این بین باقی می‌ماند: این اتفاق چه وقت رخ خواهد داد و در آن زمان چه جایگزین‌هایی برای نفت وجود خواهد داشت؟

کینگ هابرت با استفاده از نظریه Peak oil نظریه دیگری را در سال 1956 / 1335 مطرح کرد که بر اساس آن توانست به درستی زمان اوج تولید نفت آمریکا را در بین سال‌های 1956 تا 1970 پیش‌بینی کند. هم‌چنین این نظریه توانست کاهش منابع و مناطق نفتی را نیز به درستی پیش‌بینی کند.

هرچند برخی افراد خوش‌بین‌تر معتقدند این اتفاق تا قبل از سال 2020 رخ نخواهد داد، اما برخی دیگر معتقدند کارخانه‌های نفتی در مورد منابع موجود در زیر زمین اغراق کرده‌اند و Oil peak چندی پیش رخ داده یا زمان رسیدن به آن نزدیک است. کاهش سرمایه‌گذاری در میدان‌های جدید نفتی در حین بحران جهانی نیز نشان می‌دهد ما به طور کامل به منابع محدود خود وابسته هستیم.
 


نابودی کلونی زنبورها
احتمال: 70 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437453010.jpg

نزدیک به یک سوم کندوهای تجاری زنبور عسل در کشور آمریکا بر اثر سندروم نابودی کلونی زنبورهای عسل (CCD) در زمستان سال 2008 / 1386 از بین رفتند. در این سندروم تمام زنبورهای کارگر یک کلونی به طور ناگهانی می‌میرند و به این ترتیب ملکه تنها در کندوی عسل رها می‌شود. این سندروم تاکنون در اروپا و در کشورهای فرانسه، بلژیک، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا دیده شده است.

دانشمندان معتقدند عواملی مانند انگل واروآ مایت، برخی حشره‌کش‌ها، ویروس فلج حاد اسرائیلی، تغییرات آب‌وهوایی و امواج تلفن‌های همراه می‌تواند در این بین موثر باشند، اگرچه که هنوز هیچ کدام به عنوان مقصر اصلی اثبات نشده‌اند.

هنوز هیچ درمانی برای این بیماری یافت نشده و در عین حال موارد جدیدی نیز در کشورهای دیگر جهان گزارش شده است. همه این‌ها نشان می‌دهد این سندروم در حال تبدیل شدن به یک بیماری فراگیر جهانی است و می‌تواند باعث نابودی زنبورها در آینده شود.

شواهد: به غیر از نابودی زنبورها، برخی محصولات کلیدی برای بشر مانند پنبه، لوبیای سویا و چند نوع دانه شامل گردوی برزیلی و بادام، انگورها، سیب‌ها و گل‌های آفتاب گردان که منبع بخش عظیمی از روغن‌های گیاهی است نابود خواهند شد. تقریبا یک سوم غذای جهان وابسته به فعالیت زنبورهای عسل است. اگر این حشره منقرض شود، قحطی، خشونت و شورش جهان را در بر خواهد گرفت.
 


فروپاشی زیست‌محیطی
احتمال: 70 درصد
http://files.tabnak.com/pics/201101/201101291437453074.jpg

تاثیر مخرب انسان روی محیط زیست قابل انکار نیست و تغییرات آب‌وهوایی از مهم‌ترین عوارض حیات بشر روی کره زمین به شمار می‌آید. اما در این بین برخی معتقدند گرم شدن زمین یک دسیسه روشنفکرانه است و در اصل، زمین در طول یک دهه گذشته سردتر شده است.

فروپاشی زیست محیطی در اثر عواملی مانند گرم شدن کره زمین، سمی و آلوده شده دریاها و نابودی برخی از گونه‌های بسیار مهم مانند زنبورهای عسل اتفاق می افتد و می‌تواند تاثیر بسیار زیادی روی تمدن بشری داشته باشد و حتی قسمت‌هایی از جهان را غیر قابل سکونت کند.

البته دنیا در تلاش است که با این عوامل مبارزه کند و نتایج اجلاس کپنهاگ در دانمارک و کانکون در مکزیک، بشر را به کاهش میزان تولید گازهای گل‌خانه‌ای امیدوار کرده است.

شواهد: عده‌ای از دانشمندان بالا رفتن دمای کره زمین را حداقل برای یک قرن باور ندارند. البته این برخلاف گزارش هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) در مورد افزایش دمای کره زمین و هم‌چنین بسیاری از مجادلاتی علمی است که به تغییرات آب و هوایی باور دارند.

البته تعدادی از ای‌میل‌هایی که در این بین به بیرون درز کرد، این شک را به وجود آورد که دانشمندان دانشگاه ایست آنجلیا اطلاعات آب و هوایی را تغییر داده‌اند و از آن زمان بحث‌ها در مورد تغییرات آب و هوایی بالا گرفته است. اما پروفسور جان بدینگتون مشاور ارشد دولتی در این بین پافشاری می‌کند که تردیدها در مورد تغییرات آب و هوایی نباید بهانه‌ای برای کم‌کاری‌ها در این زمینه باشد. دانشمندان ناسا گزارش داده‌اند که دهه گذشته گرم‌ترین دهه کره زمین بوده و اثبات می‌کند که دمای کره زمین در حال افزایش است. موسسه تحقیقات فضایی گدارد ناسا نیز اعلام کرده که دمای زمین از سال 1880 تاکنون نزدیک به 0.8 درجه افزایش یافته است.



:: بازدید از این مطلب : 214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459
در روایات مربوط به عصر ظهور سخن از دو آتش در مشرق است . یکی آتشی از زمین که سه تا هفت روز زبانه می کشد و همراه با خسوف و زلزله است و دیگری آتشی در آسمان که مربوط به عبور دنباله داری از نزیکی زمین که قسمتی از آن در شرق سقوط کرده و موجب تلفات زیادی می شود.

در مقاله مربوط به ستاره طارق از دید روایات اسلامی به این موضوع پرداخته شد و روایات مربوط به آن با اشاره به تفسیر سوره طارق بیان گردید و بر اساس روایات ، ظهور چنین دنباله داری خارج از علم بشر بوده و بصورت ناگهانی می باشد . اما این که این دنباله دار چیست و از کجا ظاهر می شود سئوالی است که در سالهای اخیر به آن توجه زیادی شده و احتمال ظهور این دنباله دار بر اساس سایتهای خارجی و ستاره شناسی و ناسا موضوع این مقاله است.


قبل از هر چیز باید تاکید کنیم که مطالب مندرج در اینجا نباید در جهت توقعی برای ظهور بهره برداری شود و این مطالب صرفا جهت اطلاع و آشنایی با دیدگاههای غربی و سایر اقوام در باره حوادث آخر الزمان و ظهور منجی است و تاکیدی بر روی صحت و قطعیت آن نیست و صرفا برای آگاهی بیشتر از وقایع پیش رو می باشد خصوصا اینکه در روایات غربی ، برای آخر الزمان قائل به تعیین وقت می باشند و آن را 21 دسامبر 2012  تعیین کرده اند که بر اساس اعتقادات اسلامی تعیین وقت برای حوادثی از این دست در آینده ، صحیح و معتبر نیست و از نظر اعتقادات ما مردود می باشد. لذا مجددا توصیه می شود تنها از دید انتقادی به این مقاله توجه گردد و نه قطعی بودن آن و تعیین وقت برای ظهور.


در احادیث و روایات عصر ظهور ،دیده شدن ستاره ای دنباله دار در آسمان ، مکرر ذکر شده . ظهور این ستاره دنباله دار در ادیان دیگر نیز آمده و نشانه ای برای آخر الزمان و ظهور منجی است.




پیشتر در مقاله آتشی از مشرق ذکر شد که در اثر آتشفشان تامبورا در اندونزی در سال 1815 کسوف روی داد . با توجه به همزمانی ظهور دنباله دار و یا ستاره سرخ رنگ و کسوف خورشید احتمال دارد یکی از دلایل کسوف غیر طبیعی و غیر وقت ، قرار گرفتن دنباله داری در بین زمین و خورشید باشد.( الله اعلم )


"ان نشا ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین" (شعراء:4).

«ما اگر بخواهیم از آسمان نشانه و آیت قهری نازل گردانیم تا همه بر آن گردن نهند و خاضع شوند».


ابوبصیر گوید: از امام صادق(ع) درباره این آیه شنیدم فرمود: به زودی خداوند درباره آنان چنین خواهد گرد گفتم: اینان چه کسانی می باشند؟ فرمود: بنی امیه و یارانشان می باشند، گفتم آن نشانه و آیه چیست؟ فرمود: ایستادن خورشید بین اول ظهر تا وقت عصر و خارج شدن و پدیدار گشتن یک صورت تا سینه شخصی -که حسب و نسب او شناخته شده است- در خورشید، این پدیده در زمان سفیانی واقع شود در این هنگام سفیانی و دار و دسته او به هلاکت خواهند رسید.


* ابوبصیر در ادامه این روایت از امام صادق علیه السلام نقل می کند که واقعه ایستادن خورشید در آسمان در زمان یوشع بن نون هم اتفاق افتاده است. ( برای آگاهی بیشتر از طولانی شدن روز و ایستایی خورشید در وسط آسمان که همان توقف گردش زمین برای مدتی کوتاه است ، اینجا را کلیک کنید )


طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی (علیه­ السلام) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهند که از زمان فرود آمدن آدم (علیه ­السلام) تا آن زمان بی سابقه می باشند.


در این ماه ستارۀ دنباله­ دار ناشناسی که از قبل وارد فضای منظومۀ شمسی شده است، با گازها و غبارهایی که همراه دارد، سبب سرخ شدن آسمان می گردد. ستارۀ یادشده در نیمۀ ماه رمضان، میان خورشید و زمین قرار می گیرد و باعث خورشید گرفتگی کلّی می شود. سپس، شهاب­ سنگی بزرگ از آن جدا می گردد و همراه با صدایی شدید در مشرق­ زمین فرو می افتد و ویرانی زیادی به بار می آورد و در پی آن، دود غلیظی آسمان را فرا می گیرد.


این ستاره، ضمن گردش در فضای منظومۀ شمسی، هنگامی که در نزدیکترین فاصله با زمین قرار می گیرد، اثر گرانشی آن سبب کندشدن حرکت زمین می­شود و در بعد از ظهر یکی از روزها، مردم مشرق زمین شاهد ایستایی خورشید در میان آسمان خواهند بود و در همین حال، تصویر چهره و سینۀ امام علی (علیه السلام) در میان خورشید ظاهر می گردد.


همچنین، ستارۀ یادشده زمانی که در جهت عکس حرکت زمین به دور خود و از کنار آن عبور می کند، اثر گرانشی اش موجب حرکت وارونۀ زمین می شود و در پی این حادثه، جهانیان شاهد طلوع خورشید از مغرب و دو برابر شدن طول شب و روز خواهند بود. با دورشدن ستارۀ دنباله دار از زمین، این کره دوباره حرکت طبیعی خود را باز می یابد. در اواخر ماه رمضان، دنباله دار یادشده از میان ماه و زمین می گذرد و سبب ماه گرفتگی می شود. در همین ماه، در صبح روز بیست و سوم، از آسمان ندایی رحمانی مردم را به حق دعوت می­کند و پس از غروب آفتاب در همان روز، پیامی شیطانی مردم را به سوی باطل فرا می خواند.


 در متون زرتشتیان آمده است:

... در آسمان نشانه گوناگون پیدا باشد...( زند بهمن­یَسن، ص ۱۱، ف ۶ ، بند ۴ )


در کتاب مقدّس می خوانیم :

و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود...* و آن گاه پسر انسان( عیسی مسیح) را خواهند دید که بر ابری سوار شده، با قوّت و جلالِ عظیم می آید. (کتاب مقدّس، عهد جدید، ص ۱۳۳، انجیل لوقا، ب ۲۱ ، بند ۲۵ و ۲۷(


بررسی روایات نشان می دهد که طلوع ستاره ای سرخ رنگ و سقوط شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار که موجب خسف در زمین نیز می گردد ، از علائمی است که به نزدیکی ظهور دلالت دارد. احتمال دارد این دو یکی باشند و یا دو موضوع جدا از هم که سعی داریم  با توجه به یافته های علمی دانشمندان و سایتهای علمی به آن بپردازیم.


برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین در روایات آخر الزمان ادیان دیگر هم آمده و این فرضیه به حدی قوی است که بر اساس آن فیلمهای متعددی هم ساخته اند و آن را نشانه پایان حیات کنونی بر روی زمین و شروع عصری جدید می دانند و زمان آن را سال  2012 اعلام کرده اند.


در روایات اسلامی و قرآن کریم نیز به صراحت از آخر الزمان و برخورد ستارگان با یکدیگر و تیره شدن خورشید و به هم خوردن نظم سیارات و زلزله های شدید و آتشفشان به عنوان دلایلی برای نزدیکی قیامت یاد شده. اما بر اساس روایات در هنگام ظهور و قبل از ان نیز از برخورد دنباله داری به زمین یاد شده که موجب کشته شدن عده زیادی می گردد ولی پایان جهان نیست و ضمن اینکه تاریخی برای آن تعیین نشده است.


بطور خلاصه می توان گفت در نزدیکی ظهور علائمی غیر عادی در آسمان مشاهده می شوند از جمله : ظهور ستاره سرخ رنگ که نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزیهای بسیار است ، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب ، طلوع خورشید از مغرب آن ،  ظهور دنباله داری که مدار آن بطور متناوب تکرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شد ه و موجب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در زمین می شود که در روایت بالا صریحا به آن اشاره شده ، فرو افتادن بخشی از دنباله دار یا شهاب سنگی عظیم در مشرق همراه با خسف و تلفات زیاد . همچنین در روایات بطور ضمنی وقایعی مثل آتشی از مشرق و زلزله و خسف در دو نقطه مشرق و مغرب به ظهور ستاره سرخ رنگ و دنباله دار مربوط می باشد. سئوالی که مطرح است این است که آیا این روایات با داده های علمی و ستاره شناسی منطبق هستند ؟ زیرا بطور عادت ما همیشه منتظر هستیم که غربیها حقایقی را کشف کنند و سپس ما آن را با روایت اسلامی تطبیق بدهیم .


به نظر می رسد در باره این روایات و حقایقی که اخیرا در سایتهای مختلف مشاهده می شود و اعتقادات مسیحیان و سایر ادیان در باره آخرالزمان و ظهور منجی ارتباطی وجود دارد که سعی داریم در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته و بتوانیم تا حدودی نقطه نظرات ادیان را به هم نزدیک کنیم.


 UB 313    ،  سیاره ایکس Xena ، اریس Eris ،  نیبیرو Nibiru ،


در 31 اکتبر 2003 عکــسی هایی از این سیاره توسط تلسکوپ 48 اینچ پالومار گرفته شد اما فاصله این سیاره آن‌چنان زیاد بود که حرکت آن در پس‌زمینه ستارگان تا سال 2005 که داده‌های مربوط به این شیء دوباره مورد بررسی قرار گرفت مشاهده نشد در ژانویه سال 2005 میلادی دانشمندانی بنام مایکل ای براون Michael . E. Brown و چاد تراجیللو , Chad Trujillo و دیوید ال رابینوویتز  , David L. Rabinovitz  عکــسها وداده های مربوط به این اکتشاف را مورد بررسی قرار دادند که موجب کشف قمری برای این سیاره شد این قمر دیسنومیا نام دارد. دانشمندان ابتدا این سیاره را که یک کوتوله خاکستری ( قهوه ای ) بود سیاره ایکس نامیدند زیرا متوجه تغییراتی در مدار پلوتو شده بودند که ناشناخته بود و تصور می کردند باید جرمی آسمانی با جاذبه زیاد مثل یک کوتوله یا یک ستاره خورشیدی  بر مدار  پلوتو اثر گذاشته باشد و تا زمانی که آن را در سال 2003 مشاهده کردند نام آن جرم آسمانی را سیاره  ایکس نامیدند. در سال 2005 پس از مشخص شدن مدار سیاره ایکس و قمر آن، نام او را رسما اریس گذاشتند و پس از قوت گرفتن اخبار حرکت اریس مبنی بر حرکت آن به سوی زمین و بر اساس حکایات موجود در  کتیبه های سومریان و مصر باستان و نیز مایاها آین سیاره را UB 313  (نیبیرو)  نامیدند. UB 313  نام دیگر نیبیرو یا اریس است که در متون باستانی سومریان و کتیبه های آنان به چشم می خورد.



UB 313  طبق داده های کلی ستاره ای تاریک است معروف به دوقلوی خورشید در منظومه شمسی. این ستاره مانند زمین به دور خورشید می چرخد اما در عین حال سیارات و ماههایی دارد که به دور آن گردش می کنند. مدار  UB 313  بسیار دورتر از مدار پلوتو است و در حال چرخش تا ٥٠ میلیارد مایل از خورشید فاصله می گیرد. گفته می شود سیاره UB 313 یا نیبیرو هر  3600 سال یکبار وارد مدار  نزدیک به زمین می شود و باعث تغییرات آب و هوایی فعالیت هایی در سطح پوسته زمین میشود برای مثال میتواند باعث جابجایی در مسیر گلف استریم شود یا به طور کامل پس از آب شدن یخ های قطب ازبین برود و سپس قسمت اعظم شمال غرب اروپا و شمال تا شرق آمریکا یخ بزند. همچنین در اثر این نزدیکی ، اکوسیستم زمین بر هم میریزد. سونامی – طوفانها و گردبادهای غول آسا شکل می گیرند. آتشفشانها فوران می کنند و جای قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب عوض می شوند. در نتیجه این تغییرات زلزله ها ی بزرگ رخ می دهند و آب دریاها و اقیانوسها بالا می آیند.


طبق روایات کتاب مقدس مسیحیان و عهد عتیق 7200  سال پیش همزمان با برهه ای از تاریخ که احتمال می رود طوفان نوح در آن زمان رخ داده باشد تغییرات یکباره در سطح زمین و دما باعث می شود سیل و طوفانی عظیم رخ دهد که به عقیده بسیاری از باستان شناسان یکی از علل آن جدا شدن تکه یخی عظیم از قطب جنوب بوده که باعث جزر و مدی عظیم شده است.


حدود 3600 ساله پیش هم جرمی که به زمین نزدیک شد همراه بود با مهاجرت بنی اسراییل از مصر به فلسطین وباعث وجود برخی نابسامانی ها و تغییرات در زمین شده است برای مثال امکان دارد که دونیم شدن دریا برای گذشتن قوم موسی از آن اشاره کرد یا امکان دارد که این تاریخ هم دوره باشد با تاریخ پیامبران یا اقوامی که در قرآن عذاب دیده اند نظیر لوط، شعیب، ثمود ،  عاد و غیره که دور از ذهن نمی باشد.

همانطور که می بینیم تغییرات آب و هوایی کره زمین درحال افزایش است ، از ابتدای سال جاری تا کنون زلزله های شدید زیادی رخ داده و آتشفشان ایسلند پس از دویست سال فوران نموده و انتظار فوران آتشفشانهای دیگر نظیر " کاتلا " در آیسلند و " یلوستون " در آمریکا توسط دانشمندان تایید شده  و  بسیاری از کارشناسان علت این وقایع را همزمانی نزدیک شدن UB 313 یا نیبیرو به زمین و دور شدن آن از پلوتو می دانند و بر اساس نمودارها و  تصاویر موجود این اتفاق در سالهای  2012 تا2014 رخ می دهد. یعنی در این سالها تاثیر UB 313  به بیشترین حد خود می رسد و کمترین فاصله را با زمین خواهد داشت.


دانشمندان در این روزها پی برده اند که جرمی بر روی منظومه شمسی تاثیر گذشته است به طور مثال  می توان به اخبار زیر اشاره کرد :


* قمر نپتون تریتون گرمتر شده است (بی بی سی ساینس 25 جولای 199)

* پلوتون گرمای بی سابقه ای را تجربه می کند (22اکتبر 2002 اخبار تکنولوزژی دانشگاه ماسا چوست)

* فعالیت آتشفشانی در قمر مشتری ای او (ایکاروس استرونومی نوامبر 2002(

* گرمای مریخ (ای بی سی دسامبر 2002(

* و همچنین گرمای زحل در سایت اینتر استار که توسط چند تن از دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا مورد بررسی قرار گرفت که کاملا گرما در جو زحل مشاهده می شد.


کسانیکه مدافع وجود UB 313 هستند همچنین معتقد به جعلی بودن گرم شدن زمین و اثر گاز دی اکسید کربن بر آب و هوا هستند  و معتقدند گازهای گلخانه ای سبب گرم شدن زمین نمی شوند. آب شدن یخهای قطب به دلیل بالا رفتن دمای زمین نیست. سالها پیش گروهی از دانشمندان هواشناسی و زمین شناسی برخلاف توقع دولت آمریکا دست به آزمایشات و تحقیقاتی زدند و پرده از یک دروغ جهانی برداشتند. پدیده ای به نام گرم شدن زمین بر اثر گازهای گلخانه ای یک داستان تخیلی بیشتر نیست. نتایج این تحقیقات به همراه مدارک علمی توسط این افراد در این وب سایت قابل دسترسی است.


www.middlebury.net/op-ed/global-warming-01.html


با دریافتن این حقیقت که چیزی به نام گاز گلخانه ای وجود ندارد و سبب نابودی زمین نیز نمی شود، یک سوال بزرگ شکل می گیرد و آن این است که چرا یخهای قطب در حال آب شدن هستند ؟ و چرا طوفانهای سهمگین و زلزله های شدید بیش از گذشته رخ می دهند؟ چرا فصلها جا به جا می شوند و چرا در تابستان برف می بارد و در زمستان هوا گرم و بهاری می شود؟



دانشمندان باستان در بیش از سه هزار سال پیش همین تغییرات را گزارش دادند و برای حفظ این اطلاعات آنها را بر سنگها و لوحه های پخته حک کردند. اگر چه بشر امروز استفاده چندانی از این داده های باستانی نمی برد چرا که تکنولوژی به اصطلاح جدید چشم و گوش او را کور کرده است. این اطلاعات تقریبا ً هر ۳۶۰۰ سال  یکبار تکرار شده اند.  اسناد به دست آمده از نزدیکی  UB 313  به زمین از ده هزار و هشتصد سال پیش شروع شده اند. زمانیکه که احتمالا اولین بار زمینیان شاهد این ماجرا بوده اند و بعد از هر ۳۶۰۰ سال تکرار شده است. این حادثه فقط مربوط به بین النهرین نبوده و توسط ملل مختلف مانند مصر و مکزیک و چین ثبت شده است.



بسیاری از سایتهایی که به وجود UB 313  (نیبیرو)  و نزدیک شدن و تاثیر مخرب آن بر روی کره زمین و پایان حیات بشر اعتقاد دارند ، مهمترین دلیل خود را وقوع حوادثی بزرگ در طی حیات انسان بر روی کره زمین و مخفی شدن تمدنهای پیشرفته گذشته و باقی ماندن آثار حیرت انگیز آنها مثل تمدن سومریان ، مصر باستان و مایاها و کشف اجزایی از قاره اتلانتیس در قعر اقیانوس اطلس و نشانه هایی از  تمدن مو ( لموریا) در ژاپن و یا جزایر هاوایی ذکر می کنند و معتقدند که در دوره های متوالی حیات بر روی زمین ، تمدنهایی ایجاد و پیشرفت نموده که یکباره با حوادثی نظیر زلزله و سیل و غرق و شدن و یا آتشفشانهای عظیم و برخورد شهابسنگ های عظیم از بین رفته اند و آثار بجا مانده از سومریان و مایاها و نقاشی های مصر باستان حاکی از آن است که هر دوره های مختلف حیات بشر با نزدیک شدن ستاره ای بالدار که تصاویر رمزی آن در همه تمدنهای پیشین وجود دارد ، حوادثی عظیم روی داده و تقریبا موجب از بین رفتن نسل بشر شده و مجددا پس از آن بازماندگان آنها با انتشار بر روی زمین و یافتن مکانهای جدید برای زندگی ، دوره بعدی حیات را آغاز نموده اند . بسیاری از صفحات اینترنتی برای اثبات این نظریه به کتیبه های سومریان و تقویم پیشرفته مایاها که در سال 2012 پایان می باید استناد می کنند و معتقدند که در این سال حیات بشر بر روی زمین پایان می یابد و یا بسیاری از جمعیت کره زمین یا دو سوم آن و یا نود درصد جمعیت انسانها از بین خواهند رفت.





این اعتقادات از سویی با روایات عصر ظهور در اسلام ارتباط دارد و با حدیثی که در بخش نخست ذکر شد مبنی بر عبور دنباله داری از نزدیکی زمین که در زمانی موجب طوفان نوح شده و سپس در زمان حضرت ابراهیم نزول بلا و عذاب بر قوم لوط را داشته و سپس در زمان حضرت موسی و بنی اسرائیل موجب شکافته شدن دریا و غرق شدن فرعون شده و در زمان حضرت عیسی و شهادت حضرت یحیی اتفاق افتاده و عبور آن در آخرالزمان و نزدیکی ظهور قائم آل محمد نیز به عنوان عذابی برای  کافران و بشارتی برای مومنان تاکید شده است.


همین ماجرا با جزئیات بیشتر در کتاب “  اژدها و افعی های  پرنده “  Flying Serpents and Dragons اثر دکتر بولی نیز به زبان ساده تری توضیح داده شده است.


همچنان که به سال ۲۰۱۲ نزدیک می شویم  UB 313  به ما نزدیک و نزدیکتر می شود. شاهدان ادعا می کنند که این شبها اگر آسمان صاف باشد حتی می توان این ستاره شوم و مسکن خدایان را  با چشم غیر مسلح دید. طبق گزارشات زیر زمینی, ناسا سالهاست که این ستاره و سیارات اطراف آن را تحت نظر دارد و اخیرا چندین تصویر از ناسا توسط فرد یا افرادی ناشناس به اینترنت فرستاده شده است.


اما با نزدیک شدن UB 313 به زمین به زودی این جرم آسمانی در آسمان ما قابل رویت خواهد بود . برخی معتقدند تا پیش از رسیدن UB 313 به نزدیکی مدار زمین ، ناسا با یک تئوری جدید خبر از عبور یک ستاره دنباله دار و یا یک جرم آسمانی بزرگ را خواهد داد که احتمالا سنگی جدا شده از اقمار مشتری است!


دلیل سرپوش گذاری بر روی این مسئله به گمان عده ای از محققان جلوگیری از یک وحشت جهانی است و همچنین پنهان کردن تکنولوژی و علومی فوق پیشرفته دولتها برای سفر به سایر جهانها است.


شاید آنها می دانند این امر حتمی است و چاره ای از آن نیست و نمی توان جلوی نزدیک شدن این سیاره را گرفت و آنچه باید اتفاق بیفتد خواهد افتاد و  خبر دادن آن بطور رسمی موجب مختل شدن زندگی عادی مردم می شود و نباید مردم را از آن آگاه کرد.


 آمادگی جهانی برای وقایع سال 2012 :

در حالی که منابع رسمی در کشورهای غربی و آمریکا بسیاری از اطلاعات موجود در باره UB 313  (نیبیرو)  را انکار می کنند و سعی می کنند به آن وجهه عادی بدهند ، با این حال بسیاری از این کشورها خود را برای وقایع سال 2012 آماده کرده اند و در بسیاری از کشورهای پناهگاههایی مجکم برای این منظور ساخته شده است. در اخبار آمده ، مسئولان يك شرکت در آمريكا قصد دارند پناهگاه تجاري زيرزميني براي افرادي بسازند که مي‌خواهند از وقايع فاجعه‌آميزي مانند برخورد يک سيارک به زمين و يا يک حمله هسته‌اي جان سالم به در ببرند.


به گزارش ايرنا، شرکت کاليفرنيايي «وي ووس» اعلام کرد: در حال برنامه‌ريزي براي يک پروژه تجاري است که اميد زنده ماندن از رويدادهايي نظير پايان حيات بر روي زمين در سال 2012 که اقوام «مايا » پيشگويي کرده‌اند را در دل زنده مي‌کند.


بر اين اساس اين شرکت قصد دارد 20 پناهگاه چندين طبقه هر يک به مساحت 1858 متر مربع بسازد که هرکدام 200 نفر را در خود جا مي‌دهد.


اين پناهگاه به‌گونه‌اي طراحي مي‌شود که بتواند در برابر گرماي 700 درجه سانتي‌گرادي، وزش بادهايي با سرعت 700 کيلومتر در ساعت، وقوع سيل به مدت 500 ساعت و يا زلزله بيش از 10 درجه ريشتري دوام بياورد.


همچنين بخشي از اين پناهگاه شامل سپرهاي هسته‌اي مرمت شده زمان جنگ سرد است.


مسئولان اين شرکت مي‌گويند: ساخت هر پناهگاه با غذا، سوخت، آب، لباس، تجهيزات پزشکي و ابزارآلات امنيتي درون آن، حدود 10 ميليون دلار هزينه برمي دارد. هزينه ورود به اين پناهگاه‌ها 50 هزار دلار برآورد شده است.


"روبرت ويچينو"  مالک شرکت وي ‌ووس مي‌گويد: ساخت اين پناهگاه صرفاً براي گريز از پيشگويي‌هاي مربوط به سال 2012 نيست، بلکه امکان دارد واقعه‌اي همين فردا و يا 20سال ديگر روي دهد. نمي‌توان پيش‌بيني کرد، اما بايد آماده بود. ( اطلاعات)

از سوی دیگر کلیپهایی بر روی یوتیوب هست که نشان می دهد سوئد پناهگاه بزرگی در دل کوه برای شهروندان خود ساخته و در آن همه امکانات برای زندگی برای مدت شش ماه را قرار داده و از سوی دیگر کشورهای اروپایی در حال تکمیل بانک اطلاعات ژنتیکی از گیاهان و جانوران و حتی انسانها هستند . هر چند هدف این پروژه جلوگیری از انقراض نسل گونه های کمیاب گیاهی و جانوری است ولی اصرار بر تکمیل آن تا قبل از سال 2012  نگرانی هایی را القاء می کند که این کشورها قصد دارند پروژه ای شبیه کشتی نوح که داستان آن در عهد قدیم و انجیل آمده  را برای حفظ گونه های موجودات و ادامه حیات بر روی زمین پس از وقایع 2012 تکرار نمایند.

 ظاهر شدن دو خورشید در آسمان

از سویی دیگر در سالهای گذشته پدیده دیده شدن دو خورشید در آسمان در نقاط مختلف جهان ثبت شده که می تواند نشان از صحیح بودن فرضیه نزدیک شده UB 313   به زمین باشد . تصاویر و کلیپهای متعددی در سایتهای مختلف و از جمله یوتیوب در خصوص مشاهده شدن دو خورشید در آسمان وجود دارد که غیر قابل انکار است ولی باز ناسا اصرار دارد که این کلیپها تقلبی و با استفاده از دو لنز مختلف تصویر برداری و مونتاژ شده اند و این در حالی است که مشاهدات مختلف در نقاط مختلف جهان به حدی است که نمی توان نسبت دروغ به همه آنها داد . پدیده ظاهر شدن دو خورشید در آسمان ابتدا در قطب جنوب مشاهده شد و سپس در کشورهای نیمکره جنوبی و در سال جاری نیز این پدیده در اسپانیا و آلمان گزارش شده است. در سال 2007 تا 2009 نیز در کشورهای شیلی و مکزیک و سایر کشورهای آمریکای جنوبی و نیز در آیداهو در آمریکا این پدیده گزارش شده است.


 

دیده شدن دو خورشید در آسمان : اسپانیا  19/3/2010

http://www.youtube.com/watch?v=ZFrk_38tkAM

 

دیده شدن دو خورشید در آسمان : آلمان 18/2/2010

http://www.youtube.com/watch?v=9ig4pqMaZXE

در این لینک میتونید تصاویری از دیده شدن دو خورشید در آسمان رو مشاهده کنید:

http://www.zetatalk.com/teams/tteam34s.htm

 

حرکت نیبیرو و تاثیرات آن بر کره زمین در بین سالهای 2011- 2014


برای درک بهتر تاثیرات حرکت UB 313  (نیبیرو) و نحوه چرخش آن به دور خورشید ، کارشناسان فضایی مدلی را تهیه کرده اند که تصاویر آنها با توضیحات مربوطه در زیر نشان داده شده است:

در تصاویر زیر بر اساس نظریه دانشمندان  بطور فرضی حرکت  نیبیرو  را  در بین سالهای 2007 تا 2014 نشان داده اند. بر اساس این تصاویر در 15 ماه می سال 2011  نیبیرو در جنوبی ترین نقطه نسبت به زمین قرار دارد و فاصله اش با خورشید 6.4 واحد نجومی است و  به راحتی با چشم غیر مسلح در نیمکره جنوبی زمین  قابل رویت است در این مرحله نیبیرو  در روز بصورت ستاره ای کم نور و تاریک در کنار خورشید و در شب بصورت ستاره ای قرمز و درخشان دیده می شود .


برای دیدن تصاویر با حجم بزرگتر اینجا را کلیک کنید


نیبیرو در تاریخ 21 دسامبر 2012 در نزدیکترین فاصله با خورشید یعنی 3.0  مقیاس نجومی قرار می گیرد  . در این حالت بیشترین کشش و جاذبه بین UB 313  و خورشید ایجاد می شود و UB 313  به اندازه و حجم ماه و درخشنده و سرخ رنگ در آسمان دیده می شود . در این وضعیت که شدیدترین اثرات UB 313  بر روی زمین است ، احتمال سقوط و برخورد شهابسنگ های بزرگ با زمین وجود دارد و چنانچه شهاب سنگی در اقیانوس سقوط کند موجب تسونامی می گردد . همچنین زلزله های شدید همراه باتسونامی و  آتشفشانهای عظیم را به همراه خواهد داشت. و علت آن تاثیر جاذبه UB 313  (نیبیرو)  بر هسته آهنی زمین و تغییر قطبهای مغناطیسی زمین است که فشار شدیدی بر روی پوسته زمین وارد آورده و منجر به زلزله های شدید و خروج مواد مذاب از آتشفشانها خواهد شد. در این تاریخ که بسیاری آن را پایان جهان می خوانند UB 313  (نیبیرو)  در یک سطح با خورشید و زمین و تقریبا سایر سیارت منظومه شمسی قرار می گیرد و احتمال دارد موجب توقف حرکت زمین برای مدتی چند ساعته گردد و تا حین دور شدن از زمین چرخش معکوس زمین را به دنبال داشته باشد . هنگامی که UB 313  (نیبیرو)  در مدار خود از زمین دور می شود زمین به حرکت عادی خود باز می گردد .


یافته های زمین شناسی نشان می دهد در طی حیات زمین بارها و بارها قطبهای مغناطیسی زمین تغییر کرده اند اما علت آن تا کنونناشناخته بوده است . اخیرا دانشمندان ادعا کرده اند که زلزله و آتشفشانهای شدید می تواند باعت تغییر جزئی قطبهای مغناطیسی زمین و طولانی تر شدن روزها گردد و بعد از زلزله شدید در شیلی  در اوایل سال 2010 دانشمندان این نظریه را ابراز داشتند که در اثر انحراف جزئی محور زمین روزها در حد چند میکرو ثانیه طولانی تر شده است البته تاکید شده است که  این طولانی شدن روزها، تاثیری در زندگی روزمره انسان نخواهد داشت.


 



 در 14 فوریه سال 2013 نیبیرو بتدریج از صفحه  "پری هلیون"  فاصله می گیرد. این صفحه ، صفحه ای فرضی است که خوشید و سایر سیارات داخلی حلقه کویپر یعنی عطارد، ونوس، زمین ، مریخ  در آن جای دارند و در مدارهای خود می چرخند لازم به ذکر است مدارهای سیارات خارج حلقه کویپر یعنی مشتری و زحل و اورانوس و نپتون و پلوتو با زاویه های متفاوتی از این صفحه قرار دارد که در تصاویر مربوطه می توان ان را مشاهده نمود . در تصویر زیر موقعیت نیبیرو در 14 فوریه سال 2013 ترسیم شده و پیش بینی می شود در این دوره یعنی از 12 دسامبر 2012 تا 14 فوریه 2013 شدید ترین حوادث در  کره زمین اتفاق بیفتد. در حود 14 فوریه 2013 نیبیرو با صفحه پری هلیون کمی فاصله می گیرد و در این زمان شدید ترین واکنشهای الکتریکی بین نیبیرو و خورشید اتفاق خواهد افتاد. در این زمان حوادث طبیعی در روی زمین به اوج خود می رسد و  سخت ترین روزها زمانی است که کره زمین در بین خورشید و نیبیرو در یک خط مستقیم قرار می گیرد. برای این زمان احتمالات وقایع زیر پیش بینی شده است . فوران آتشفشانهای عظیم ( توبا اندونزی ، یلوستون آمریکا و یا فعالیت شدید سایر آتشفشانها) و زمستانهای هسته ای ( سرمای شدید در اثر خاکسترهای آتشفشانی ) و شروع عصر یخبندان و تغییر قطبهای مغناطیسی زمین در محور آن.





در تصویر زیر در 14 جولای 2013  نیبیرو در فاصله 3.3  مقیاس نجومی از خورشید قرار دارد و لی با اینحال هنوز هم به صورت خورشید دوم قابل رویت است و در این هنگام دنباله عظیم آن دیده خواهد خواهد شد در این تاریخ از شدت حوادث طبیعی زمین کاسته خواهد شد زیرا UB 313  (نیبیرو)  با خورشید فاصله خواهد گرفت و واکنشهای بین آن و خورشید کمتر خواهد شد اما به هر حال UB 313  (نیبیرو)  یک کوتوله قهوه ای است که دارای مداری غیر ثابت می باشد و ممکن است تحت تاثیر جاذبه خورشید دوباره به سمت آن کشیده شود .




در نهایت در تصویر زیر نشان داده می شود که در جولای 2014 نیبیرو در فاصه 5.6 واحد نجومی از خورشید قرار گرفته و بتدریج از زمین دور می شود . در این هنگام نیبیرو از هسته منظورمه شمسی فاصله می گیرد و زمین وارد مرحله بعدی حیات خود می شود .تعداد اندکی ازبازماندگان مردم روی زمین دوباره به ساختن تمدنها و حیات ادامه می دهند و زندگی جدیدی را از نو آغاز می کنند. نستراداموس در این مرحله پیش بینی کرده که پس از این انسان به سیاره دیگری نقل مکان کرده و نهایتا زمین در سال 3786 تا 3797 نابود خواهد شد. در این مرحله از حیات انسان ، بیش از  200 سیاره خارج از منظومه شمسی کشف می گردد و تلسکوپها در جستجوی زمینی دیگر برای سکونت خواهد بود.


 


بر اساس فرضیات موجود زمانی که UB 313  (نیبیرو)  به نزدیکترین فاصله با زمین می رسد و زمین بین خورشید و UB 313  قرار می گیرد شدید ترین تغییرات آب و هوایی زمین رخ خواهد داد و در این هنگام زلزله های شدید و آتشفشان بر اثر خاصیت آهن و آهنربایی بین هسته زمین و هسته UB 313  روی می دهد و موجب پرتاب مواد مذاب بالای هسته جامد به سطح زمین می گردد و قطبهای مغناطیسی زمین جابجا شده و برای مدتی زمین از حرکت باز می ایستد و سپس در جهت عکس خود به چرخش در می آید و با دور شدن UB 313  (نیبیرو)  مجددا حرکت زمین عادی خواهد شد.


تفسیر و تعبیر ایستادن خورشید در روایات همان توقف زمین از گردش است که تحت جاذبه UB 313  (نیبیرو)  انجام می شود و موجب طولانی شدن چند ساعته روز می شود و از دید زمینیان خورشید در محل خود در آسمان متوقف می شود.


در لینک زیر می توانید دو کلیپ در باره چگونگی عبور UB 313  (نیبیرو)  از نزدیکی زمین و تاثیر آن بر قطبهای مغناطیسی زمین را مشاهده کنید :


 

http://www.copernicus2.org/

 

در این لینک هم مراحل مختلف عبور UB 313  بین سالهای 2007 تا 2014 نشان داده شده


http://www.youtube.com/watch?v=aNZ8mu08RBk

 


صدای UB 313  (نیبیرو) ، طارق :


دانشمندان ناسا متوجه شدند که UB 313  اصواتی عجیب از خود تولید می کند و با استفاده از رادیوتلسکوپ های پیشرفته صدای تولید شده از UB 313  را ضبط نمایند و عجیب تر آنکه صدای این جرم آسمانی از فاصله دور شبیه صدای تپش قلب و از فاصله ای نزدیک همانند صدای کوبیدن دو جسم هم می باشد یا به عبارت بهتر مثل صدای کوبیدن در. دکتر زغلول نجار در یکی از برنامه های خود ضمن تفسیر سوره طارق به این صدای عجیب UB 313  اشاره کرده و گفت که تفسیر طارق که در قرآن مجید از آن یاد شده و نیز به  آن نجم ثاقب هم گفته شده همین ستاره UB 313  است و این کشف علمی نشان دیگری از معجزه قرآن مجید است که چگونه یک ستاره نوترونی را با لفظ " طارق" یعنی "کوبنده " به معنای کوبیدن دو شیء بر هم از ستارگان و سیارات دیگر مثل خورشید جدا کرده و به آن لقب طارق و نجم ثاقب  یعنی نفوذ و رخنه کننده داده است. دکتر زغلول نجار ثاقب را در این آیه ، نفوذ و رسوخ صدای این سیاره و رسیدن آن به ما از فاصله دور تفسیر نموده است. سوالی که به نظر می رسد آیا نزدیک شدن UB 313  (نیبیرو)   یا " طارق "به زمین با این صدای عجیب می تواند همان تعبیر "صیحه" در روایات باشد که در نیمه ماه مبارک رمضان سال ظهور با نزدیک شدن آن به زمین موجب هلاک شدن عده زیادی می شود و آیا " طارق"  همان UB 313  (نیبیرو)  است که در هزاران سال قبل با صیحه آن بسیاری از اقوام نابود شدند؟


برای شنیدن صدای UB 313  (نیبیرو)  اینجا را کلیک کنید:


 

 http://www.youtube.com/watch?v=0KSc0XnF1AY&feature=related



نکته دیگر در باره نیبیرو این است که این جرم آسمانی با تلسکوپهای معمولی قابل مشاهده نبوده و تنها در سال 2005 با تلسکوپ مادون قرمز تصویر برداری شده و تا قبل از آن دانشمندان اطلاع نداشته اند که چنین جرمی که بر مدار پلوتو اثر گذاشته و موجب بی نظمی هایی در منظومه شمسی گردیده چه بوده و تصورشان بر این بوده که سیاهچاله ای عظیم از یک کهکشان که به منظومه شمسی نزدیک می شود موجب شده تا پلوتو را به سمت خود بکشاند و برای همین در ابتدا آن را سیاره ایکس نامیده بودند .


 

نقشه جهان پس از عبور UB 313  (نیبیرو)  و دور شدن از زمین:



طبق نظریه دانشمندان با تغییرات آب و هوایی و گرم شدن جو زمین و آب شدن یخهای قطبی در اثر عبور نیبیرو ، مناطق زیادی از قاره های کنونی زیر آب رفته و  بسیاری از خشکی های زمین تا چند سال آینده ناپدید خواهند شد و نقشه زمین پس از سال 2014 به شکلی دیگر و متفاوت از نقشه کنونی آن خواهد بود . دانشمندان با شبیه سازی وقایع آینده نقشه های زیر را برای آینده قاره های زمین پیش بینی می نمایند:


در نقشه زیر ، قاره آمریکای شمالی و کانادا در آینده نشان داده شده در این نقشه قسمتهای شرقی آمریکا و بسیاری از ایالتهای شرقی و مرکزی و غربی آن غرق خواهند شد و در قسمت شمال قاره نیز مناطق زیادی به زیر آب خواهند رفت.



نقشه آمریکای شمالی پس از 2014

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459
از نشانه هاي ظهور :

کف دست روشني که در فضا ظاهر مي شود


این عکس را بطور اتفاقی در یکی از سایتهای نجومی در مقاله ای که در تاریخ  سوم آوریل 2009 یعنی  درست چند روز قبل پیش از این درج شده پیدا کردم و بی اختیار یاد یکی از علائم ظهور افتادم که بطور مکرر در روایات و احادیث ما آمده است. شاید بتوان گفت همه ما در انتظار ظهور حضرتش هستیم و گفته می شود منتظران و مشتاقان حضرتش کسانی هستند که علائم ظهور را دنبال می کنند. این نه از باب تعیین تاریخ ظهور بلکه تنبه و عدم فراموشی ظهور حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد و تنها خداوند به موقع و تاریخ ظهور آگاه است و بس . نکته دیگر اینکه تکوین و ظهور چنین صحنه هایی (سحابی هایی) در آسمان یکباره اتفاق نیفتاده ، بلکه علم ناقص بشر و تدریجی بودن آن موجب شده با گذشت زمان و پیشرفت دانش نجوم و دستیابی به تکنولوژی های روز ما بتوانیم به این تصاویر دست یابیم. امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار گیرد. آدرس سایت مربوطه و ترجمه آن در انتهای مقاله درج شده است.


و اما احادیث مربوط به ظهور کف دست روشنی در آسمان :


علائمي كه پيش از وقوع صيحه تحقّق مي‌يابد

در اخبار رسيده از ائمه معصومين اشاره گرديده است كه پيش از ظهور يوسف كنعاني، قائم منتظر(عج) نشانه‌هايي به وقوع مي پيوندد كه خود دلالت بر قريب الوقوع بودن صيحه مي‌كند. در اين باب، رسول گرامي مطلب را به اجمال برگزار كرده مي فرمايند كه شب دوم از ماه رمضان نشانه‌اي در آسمان پديد مي‌آيد:

"يَظهَرُ فيِ السَّماءِ آيَةٌ لِلَيلَتَينِ تَخلوُانِ مِن شَهرِ رَمَضانَ."

"دو شب گذشته از ماه رمضان نشانه اي در آسمان ظاهر مي‌شود."( الملاحم و الفتن: سيّد بن طاوس، ص35.)

 اما شايد بتوان به بفضيل اين سخن پيامبر خدا را در كلام امام صادق عليه السلام جست و جو نمود كه فرمودند:

"سالي كه صيحه آسماني شنيده مي‌شود،‌ قبل از آن در ماه رجب نشانه‌اي ديده خواهد شد. سؤال شد آن نشانه چيست؟ فرمود: سيمايي در قرص ماه ديده مي شود و كف دست روشني در فضا ظاهر مي شود."(كتاب الغيبه : نعماني، ص134 * بحار الانوار : مجلسي، ج52: ص233* منتخب الاثر: صافي، 441.)

 

امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند:

"و وجه و صدر يظهران للناس في عين الشمس."

"صورت و سينه‌اي در قرص خورشيد براي همگان ظاهر مي‌شود."


واكنش مردم

وقوع صيحه آن زمان است كه اختلاف و تشتّت دامنگير جوامع شده باشد و تفرقه و جدايي سايه گستر. در آغاز سروشي آسماني گوش نواز مي‌شود و سپس كف دستي پديد مي‌آيد و بعد از اين وقايع صيحه آسماني طنين افكن مي‌گردد.

امير المؤمنين علي عليه السلام در فرازي از يك روايت كه در باب احوال آخر الزّمان ايراد فرموده‌اند مي‌فرمايند:

"...آنگاه امور مردم هرگز اصلاح نمي‌شود و هرگز نمي‌توانند در اطراف يك محور گرد آيند، تا هنگامي كه منادي از آسمان بانگ بر مي‌آورد: به سوي فلاني بشتابيد و از او دور نشويد. سپس كف دستي در آسمان ظاهر مي‌شود و به سوي او اشاره مي‌كند."(الملاحم و الفتن: سيّد بن طاوس؛48* بشارة الاسلام: كاظمي، ص79* روز گار رهايي: كامل سليمان، ج2: ص867.)


حالت و واكنش مردم در قبال صيحه را از زبان به حق ناطق امام صادق عليه السلام بشنويد:

"هنگامي كه بانگ آسماني را بشنوند، مانند كسي كه بر سرش مرغ نشسته باشد، خشكشان مي‌زند. تمامي دشمان خدا در برابر صيحه آسماني خاضع و منفقاد مي‌شوند. اگر در خبري هم دچار شكّ و ترديد باشند در مورد صيحه آسماني هيچ ترديدي هخواهند داشت، كه با نام پدر و نام اجداد طاهرين او (عج) ندا خواهند شد."( كتاب الغيبه : نعماني، ص136 و ص150* الزام الناصب: حائري، ص226 و ص176* روزگار رهايي: كامل سليمان، ج2:ص887.)


مفاد اين صيحه

حال که به وجود صیحه با مدد از روایت به اثبات رسید باید دید که مفاد این صیحه چیست؟ آیا فریادی بی مناسبت؟ یا نه ، ندایی است که پیام و فرمانی در بر دارد.

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند:

"به هنگام خروج قائم عج منادی آسمان یانگ می زند: هان ای مردمان! خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امّت محمد صلّی الله علیه و آله را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکّه به او برسانید"(کتاب الاختصاص: شیخ مفید* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج 52: ص304.)

امام باقر علیه السّلام در این باره می فرمایند"

"منادی آسمانی در اوّل صبح بانگ بر می آورد: ای مردمان! آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. شیطان که نفرین خدا بر او باد، در آخر همان روز بانگ بر می آورد: حق با سفیانی و پیروان اوست."(کمال الدّین: شیخ صدوق، ج2: ص652* الارشاد: شیخ مفید، ص 38* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص266-267* اثبات الهداه: حرّعاملی، ج729* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص206* منتخب الاثر: صافی، ص457.)


طبع تبریز از ابی حمزه ثمالی روایت کرده گفت: گفتم به ابی عبد الله(حضرت صادق) علیه السّلام که ابی جعفر( حضرت باقر) علیه السّلام می فرمود خروج سفیانی حتمی است و طلوع آفتاب از مغرب نیز حتمی است و چیزهای دیگری بود که می فرمود از حتمیّّات است. که ما قسمت کوتاهی از آن را آورده ایم:

"در اوّل روز ندا کننده ای از آسمان ندا می کند که آن را هر گروهی به زبان های خودشان می شنوند که آگاه باشید، به درستی که حق با علی و شیعیان او است. پس از آن ندا می کند شیطان در آخر روز از زمین که حق با عثمان و شیعیان او است. پس در این هنگام در شک افتند داخل شوندگان باطل."(غیبت طوسی: ص282* نوائب الدّهور فی علائم الظّهور: ص4-5.)


زمان وقوع صیحه

به شهادت روایات موجود زمان وقوع این صیحه در شب جمعه بعد از نماز صبح، بیست و سوم از ماه مبارک رمضان است، که در لحظات آخر روز بیست و سوم صدای گریه ابلیس بلند می شود و مردم را به پیوستن به لشکریان سفیانی فرا می خواند.

 در روایت بلند بالایی که ابن عقده از امام باقر علیه السّلام نقل می کند:

"...ندای آسمانی جز در ماه رمضان نخواهد بود که ماه رمضان ماه خدا است و آن بانگ جبرئیل است که به سوی حق فرا می خواند... ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم رمضان است. هرگز در مورد آن دچار شکّ و تردید نشوید و گوش فرا دهید، و اطاعت کنید. و در پایان روز صدای ابلیس لعین بلند می شود که می گوید: فلانی مظلوم کشته شد. این بانگ نا بهنگام گروهی را به شک می اندازد و گروه کثیری با شکّ و تردید وارد آتش می شوند. نشانه بانگ جبرئیل این است که به نام قائم عج و نام پدرش ندا می کند. دختران پرده نشین نیز با شنیدن آن خوشحال می شوند و پدران و برادرانشان را تشویق می کنند که خروج کنند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص253* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص274* بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص230و 234و 290و 348و 354* منتخب الاثر: صافی، ص434و 448و 449.)



:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد علی فلاح 09387714459

هر چند غربیان تلاش می کنند تا معجزات رسول اکرم (ص) و آثار و نشانه های اسلامی را پاک کرده و یا آنها راکمرنگ جلوه دهند اما همچنان در خفا به دنبال تحقیق و جستجو در  دلایل این معجزات و اجرای تحقیقات علمی و فرستادن ماهواره های تحقیقاتی برای اطمینان از حصول آن معجزات می باشند. یکی از این معجزات شق القمر یا شکافته شدن ماه است.

حسب اخباری که از ناسا انتشار یافته ، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد.

در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد… آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل ( بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند …خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد …و سپس ماه به دو نیم شکافته شد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.

کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند ، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان مارا سحر کرده است.

بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند ” این سحر مستمر است” و آنگاه این آیات مبارک نازل شد… “اقتربت الساعة وانشق القمر …” باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند.

در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام “داوود موسی بیتکوک ” که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیا است ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:

هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر  آمد. سپس شروع به خواندن کردم ….و ماه شکافته شد…وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرف شدم. و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول شبکه بی بی سی را مشاهده می کردم ، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجالات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند… مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند بااین مضمون که “شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دولار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید…آیا این عاقلانه است”؟؟!  در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که در آن سفر ، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد.و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد.

“داوود موسی بیتکوک ” سپس می گوید: با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است…

به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد ، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.



:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 22 / 5 / 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد